كاهش نرخ پرش؛ 9 كليد طلايي كه از آنها خبر نداشتيد!(قسمت دوم)
يك كال تو اكشن مشخص و شفاف دستوپا كنيد
اين مورد، خيلي به مورد دوم ربط دارد. گاهي من در قلب محتواي خودم لينكسازي را انجام ميدهم ولي نياز ديگري هم دارم كه باز هم به لينكها وابسته است؛ مثلا ميخواهم يك كال تو اكشن درست كنم تا كاربران از سرويس من استفاده كنند يا محصولات من را بخرند.
اينجا است كه بايد ماجراي لينكسازي را با كال تو اكشن تركيب كنيم و چهره تازهاي را از دل آن بيرون بكشيم.
در حقيقت، تفاوت كال تو اكشن با لينكسازي معمولي در اين است كه خيلي روشنتر، مشخصتر و پررنگتر، كاربر را به سمت يك هدف – خريد محصول يا سرويس و … – هدايت ميكند. به همين دليل، احتمال اينكه كاربر روي آن كليك كند خيلي زياد است. حتي كاربري كه آن صفحه را كامل نخوانده است باز هم به سمت كليك روي آن تشويق ميشود.
در مورد اينكه كال تو اكشن شما چه ظاهري داشته باشد، در كجاي صفحه قرار بگيرد، چه ابعادي يا رنگي داشته باشد و … ميتوانيد از «A/B Test» كمك بگيريد. چون نميتوان نسخهاي جهاني براي اين مورد پيچيد.در مورد تست آ/ب در دوره بازاريابي ديجيتال كامل توضيح داده شده است.
استفاده درست و بهجا از پاپآپ
قبل از هر چيزي بايد بگويم كه من با «پاپآپ» موافق نيستم. چون احساس ميكنم كه كاربر را آزار ميدهد. با اين وجود، ميتوان پاپآپها را به گزينهاي مناسبتر از چيزي كه هستند تبديل كرد. براي اين كار، بايد صفحهاي كه ميخواهيم روي آن پاپآپ بدهيم را بررسي كنيم. چون بايد آن را در صفحهاي با محتواي مرتبط به اجرا دربياوريم.
اشتباهي كه بسياري از صاحبان سايتها انجام ميدهند اين است كه يك پاپآپ را در تمام صفحههاي وبسايت خود ميگنجانند. انجام چنين كاري واقعا باعث آزار كاربران ميشود. چون هر صفحه، مخاطب خاص خودش را دارد.
نكته بعدي، زمان است. پاپآپها بايد در زمان مناسبي بالا بيايند. معمولا وقتي كاربر وارد صفحه ميشود در همان چند ثانيه اول يك پاپآپ به او نمايش داده ميشود. اين كار اشتباه است. چون كاربر هنوز با سايت يا آن صفحه، وارد تعامل نشده است.
شايد حتي اصلا نفهميده كه موضوع سايت چيست و شما چه كاري انجام ميدهيد. به همين دليل بايد صبر كنيد و پس از يكي دو دقيقه كه از حضور كاربر در سايت گذشت و او كمي اسكرول كرد پاپآپ را به وي نشان دهيد. اين ماجرا در مورد «پوش نوتيفيكيشن» هم جاري است. اجازه بدهيد باز هم از خودمان مثالي برايتان بزنم.
ما تا يك زماني، اصلا پوش نوتيفيكيشن نداشتيم؛ اما حالا كه داريم براي آنكه كاربران تمايل بيشتري براي پذيرفتن پوشها داشته باشند بعد از چند دقيقه كه كاربر در صفحه حضور داشت تازه، پوش را به او نشان ميدهيم. در نهايت، پيشنهاد ميكنم كه اين مورد را تست كنيد و اگر نتيجهاي كه گرفتيد باب ميلتان نبود، آن را حذف كنيد.نحوه درس استفاده از پوش نوتيفيكيشن در دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال آمده است.
ارائه محصول يا محتواي پيشنهادي جذاب به كاربر
اگر شما فروشگاه اينترنتي داريد و در آن محصول يا محصولاتي را به فروش ميرسانيد يا حتي سرويسها و محتواهاي مختلفي براي ارائه به كاربران داريد در هر صورت بايد آن را در قالب يك لقمه پيشنهادي به سمت كاربر بگيريد.
حالا اين پيشنهاد ميتواند در انتهاي مقاله باشد يا بعد از اينكه كمي كاربر اسكرول كرد در سايدبار يا از بخش سمت راست و چپ صفحه به او نمايش داده شود. در هر حال، اين محتواهاي پيشنهادي زماني كليك ميخورند كه واقعا به محتوايي كه كاربر در حال مصرف آن است ارتباط داشته باشند.
اجازه بدهيد يك مثال از «ديجي كالا» برايتان بزنم. وقتي شما وارد صفحه يك محصول ميشويد در بخش پايين يك گزينه وجود دارد كه نوشته است: «خريداران اين محصول، محصولات زير را هم خريدهاند.» ديجي كالا ميداند اطلاعات افراد ديگري كه شبيه به ما عمل كردهاند برايمان جذاب است.
تصويري از بخش محصولات پيشنهادي ديجيكالا
يعني اگر ما يك لپ تاپ را خريده باشيم، دوست داريم بدانيم افراد ديگري كه خريدي مانند ما داشتهاند چه چيزهاي ديگري را هم خريدهاند. با اين حساب، احتمال اينكه ما هم مثل آنها عمل كنيم بسيار افزايش پيدا ميكند.
نو كردن محتواهاي كهنه و خاكگرفته
بايد اعتراف كنم كه اندازهگيري كردن اين مورد سختتر از چيزي است كه به نظر ميرسد. ولي بايد انجامش داد. چون مخاطب از كهنه بودن محتوا فراري است. بنابراين، ما هم بايد راهي براي تر و تازه ماندن محتواهاي خودمان پيدا كنيم.
مثلا اگر محتوايي نوشتيم كه مربوط به دو سال گذشته است به احتمال زياد ديگر تاريخ انقضاي آن به سر رسيده و ديگر سبز نيست. اينجا است كه بايد برنامهاي براي آپديت محتواهاي خود در نظر بگيريم.
مثلا ميتوانيم از آمار و ارقام شروع كنيم. چون معمولا عددها به زمان، بند نميشوند و پيوسته در حال تغيير هستند. اگر كاربر امروز وارد سايت شما شود و محتوايي را بخواند كه عددهاي آن مربوط به چهار سال گذشته هستند با خودش اينطور فكر ميكند كه شما سايتتان را رها كردهايد و ديگر آن را بهروزرساني نميكنيد. اگر خود شما هم در چنين موقعيتي قرار بگيريد به احتمال زياد سايت را ترك ميكنيد؛ اينطور نيست؟
چهارچشمي، لينكهاي خروجي را بپاييد
گاهي پيش ميآيد كه ما در صفحههاي سايتمان به سايتهاي مختلف، لينك ميدهيم. قبل از هر چيز بايد به اين فكر كنيم كه چرا بايد لينك بدهيم و اينكه آيا محتواي آن سايت ميتواند كمكي به كاربر بكند؟ اگر پاسخ پرسشمان را مثبت يافتيم و از آن طرف، تشخيص داديم كه آن صفحه، معتبر است، ميتوانيم لينك بدهيم.
نكته كوچكي كه بايد به آن توجه كنيد اين است كه حتما اين لينك در يك تب جديد براي مخاطب باز شود. چون قرار نيست كاربر، صفحه ما را ترك كند و به سراغ آن محتوا برود.
بررسي لينكهاي خروجي در گوگل آناليتيكس
تبليغات را درست و به اندازه به كار ببريد
ميدانم كه بسياري از مخاطبان اين گفتار، صاحب سايت هستند و دوست دارند كه از تبليغات درآمد داشته باشند؛ اما بايد كاربر را هم در نظر داشته باشيد. متاسفانه وقتي وارد بعضي از سايتها ميشويم، حجم انبوهي از تبليغات جلوي ديدگانمان رژه ميروند.
معمولا كاربران حال و حوصله پيدا كردن محتواي شما در ميان اين همه تبليغ را ندارند. اگر كمي اوضاع براي آنها سخت شود با بستن سايتتان به اقدام شما پاسخي عملي ميدهند.
به ياد داشته باشيد كه ما مفهومي به نام «Ad Design» داريم و ميتوانيم به كمك آن، مكان قرار گرفتن تبليغات در سايت را طراحي كنيم. اگر كمي با اين مفهوم آشنا شويد درمييابيد كه چگونه هم در سايت خود تبليغات داشته باشيد و از آن كسب درآمد كنيد و هم تجربه كاربري بدي براي كاربر نسازيد.
از كامنتها غافل نشويد
بيشتر وقتها سر كامنتها در سايت ما بيكلاه ميماند؛ مثلا وقتي كاربر برايمان كامنت ميگذارد به آن جواب نميدهيم يا منتظر ميمانيم تا اول بقيه كامنت بگذارند و بعد ما به آنها پاسخ بدهيم.
ميتوانيد كمي متفاوتتر به اين ماجرا نگاه كنيد؛ مثلا دشت اول كامنت را خودتان بگذاريد. به اين ترتيب كه به يك موضوع در محتوايتان اشاره كرده و خودتان به آن پاسخ بدهيد. البته منظورم نوشتن كامنتهايي مانند: «عالي بود»، «خوب بود» و … نيست. بايد يك كامنت خيلي خوب بنويسيد و حتي در آن، كاربر را به خواندن يك محتواي ديگر تشويق كنيد.
شايد سوالي كه ميپرسيد، سوال متداول خيلي از كاربران باشد كه به دليلهاي مختلف – مثلا نداشتن حوصله – به سراغ آن نميآيند. شما با اين كار ميتوانيد به راحتي باعث كاهش نرخ پرش در سايت خودتان شويد.روش هدي ديگر كاهش بانس ريت در بهترين دوره ديجيتال ماركتينگ آموزش داده شده است.
براي كاهش نرخ پرش در سايت خود تلاش كنيد اما واقعبين باشيد
به جز اين نُه روش، روشهاي ديگري هم براي كاهش نرخ پرش وجود دارند كه من به آنها اشارهاي نكردم؛ مثل «بهبود سرعت سايت»، «توجه به UI و UX» و … . با اين وجود به نظر من نكتههايي كه به آنها اشاره كردم مهمتر از ساير موارد هستند. بعد از اينكه روي آن نُه روش تلاش كرديد آنچه باقي ميماند را به عنوان نرخ پرش خوب، در نظر بگيريد.
در نظر داشته باشيد كه شما فقط تا يك جاهايي ميتوانيد با انجام تغييرات، روي نرخ پرش تاثير بگذاريد اما از يك جايي به بعد بايد به تصميم مخاطب احترام بگذاريد. در هر حال، همه كاربران اينترنت، مخاطب شما نيستند و شما هم براي تمام آنها تلاش نميكنيد.
خلاصهاي از آنچه با هم در كاهش نرخ پرش گفتيم:
«نرخ پرش» يا «Bounce Rate» به زماني اشاره دارد كه مخاطب به جاي ماندن در سايت، رفتن را انتخاب ميكند.
ميتوان با استفاده از «تگ ست» نرخ پرش را به صفر نزديك كرد.
چيزي به اسم بانس ريت خوب يا بد وجود ندارد. شما بايد بر اساس موقعيت ويژه خودتان، نرخ پرش مناسب را كشف كنيد.
«كشف صفحههاي مشكلدار»، «ساخت لينكهاي درست و تشويق كاربر به كليك»، «داشتن يك كال تو اكشن مناسب و به جا»، «استفاده از پاپ آپ»، «ارائه محصول يا محتواي پيشنهادي به كاربر»، «آپديت كردن محتواها»، «استفاده درست از لينكهاي خروجي»، «شور نكردن آش تبليغات» و «غافل نشدن از كامنت ماركتينگ» ميتوانند به كاهش نرخ پرش سايت شما كمك كنند.براي يادگيري موارد بيشتر در دوره ديجيتال ماركتينگ شركت كنيد.
از نرخ پرش، انتظارات عجيب و غريب نداشته باشيد. چون تنها روي بخشي از آن تسلط داريد و بقيه ماجرا از دسترس شما خارج است.
منبع: تپسل
- سه شنبه ۰۹ شهریور ۰۰ ۱۴:۵۷ ۲۳ بازديد
- ۰ نظر