ديجيتال ماركتينگ

دوره ديجتال ماركتينگ

چگونه محتوايي براي جذب مشتري بيشتر بنويسيم؟‍‍

امروزه، محتوا به‌عنوان ابزاري برتر براي جذب مخاطب و مشتري شناسايي مي‌شود. به‌منظور توليد محتوا براي جذب مشتري بيشتر بايد نكاتي دوره ديجيتال ماركتينگ را رعايت كنيم.

توليد محتوا به بخش مهمي از فرايندهاي بازاريابي كسب‌وكارها، خصوصا استارتاپ‌ها تبديل شده است. باوجوداين، بسياري از كسب‌وكارها از اهميت آن بي‌اطلاع هستند و تمركز خود را فقط روي توسعه و بهينه‌سازي محصول مي‌گذارند. فرض كنيد محصولي را پس از مدت‌ها طراحي و بررسي به بازار عرضه كرده‌ايد و اكنون نوبت دوره آنلاين ديجيتال ماركتينگ به عرضه‌ي انبوه آن رسيده است. قطعا در اين مرحله، اولين برنامه‌ي شما بازاريابي گسترده خواهد بود. در اينجا بايد ابتدا از خود بپرسيد روي كدام كانال‌هاي بازاريابي بيشتر تمركز كنم؟
مقاله‌هاي مرتبط:چرا توليد محتواي متني هميشه اهميت دارد؟بازاريابي محتوا و هر آن‌چه بايد در مورد برنامه‌ريزي و اجراي بهينه آن بدانيدنيل پاتل، استاد بازاريابي آنلاين، بودجه‌هاي بازاريابي ۲۰۸ شركت را به‌طورمفصل بررسي كرد. در بررسي وي مشخص شد ۶۰ درصد از هزينه‌ي بازاريابي شركت‌ها، به گوگل ادوردز اختصاص داشت و ۲۰ درصد ديگر در تبليغات فيسبوك هزينه شد و بازاريابي محتوايي با ۱۰ درصد بودجه در رتبه‌ي بعدي قرار گرفت. تبليغات در گوگل و فيسبوك بيشترين نرخ تبديل مشتري را داشتند؛ اما بازاريابي محتوايي ۶۰۰ درصد بازگشت سرمايه‌ي بازارايابي را براي شركت‌ها به‌همراه داشت. اين درحالي‌ است كه نرخ بازگشت سرمايه در تبليغات ۳۵۰ درصد بود.
نكته‌ي واضح در بررسي پاتل اين است كه تبليغات بازدهي مناسبي دارند؛ اما بازاريابي محتوا با هزينه‌ي ارزان‌تر، بهره‌وري بيشتري خواهد داشت. درنتيجه‌ي اين يافته‌ها مي‌توان اهميت كپي‌رايتينگ (توليد محتوا با هدف جذب هرچه بيشتر مشتري) را درك كرد. اكنون و پس از پي‌بردن به اهميت محتوا، به اين سؤال مي‌رسيم كه چگونه محتوايي براي جذب مشتري بيشتر توليد كنيم؟ در ادامه‌ي اين مقاله‌ي زوميت، به اين پرسش پاسخ مي‌دهيم.
اهميت به الگوي خواندنمطالعات درباره‌ي الگوي خواندن كاربران نشان مي‌دهد كه در مقاله‌هاي انگليسي و زبان‌هاي چپ به راست، الگويي شبيه به حرف F در خواندن مطالب وجود دارد. همين الگو را مي‌توان براي زبان فارسي و ديگر زبان‌هاي راست به چپ هم تأييد كرد و آن را به‌صورت حرف F برعكس در نظر گرفت.
يادداشت برداشتن
در الگوي خواندن F، كاربران عموما خط اول مقاله را مي‌خوانند و سپس براي درك بهتر موضوع، تا پايين آن را اسكن مي‌كنند. در جريان اسكن طولي مقاله، زيرتيترها توجه مخاطب را به خود جلب مي‌كند كه درنهايت الگوي F را تشكيل مي‌دهند. شايان ذكر است الگوهاي مطالعاتي ديگري هم براي خواندن مقاله وجود دارند؛ اما الگوي آموزش ديجيتال ماركتينگ مذكور درحال‌حاضر اهميت بيشتري براي كارشناسان بازاريابي محتوا دارد. براي طراحي هرچه‌بهتر مقاله و همراهي با الگو، راهكارهاي زير پيشنهاد مي‌شوند:
تيتر و زيرتيترها را واضح و روشن بنويسيد.مهم‌ترين كلمات را در ابتداي متن به‌كار ببريد. هم در شروع پاراگراف‌ها و هم زيرتيترها، مهم‌ترين كلمات را در ابتدا استفاده كنيد.كلمات و عبارات مهم را برجسته (Bold) كنيد.با استفاده از رنگ و كادر و تصاوير، اهميت بخش‌هاي كوچك را تقويت كنيد.از فهرست‌‌هاي عددي، گلوله‌اي و جدول استفاده كنيد.پرهيز از تعريف بيش‌از‌ حد، پرداختن به حقايقتبليغ‌ محصول و سازمان قطعا جذاب خواهد بود؛ اما مشتريان در محتوا به‌دنبال چنين متن‌هايي نيستند؛ زيرا آن‌ها زمان كافي براي خواندن تعريف‌هاي زياد شما از محصول و خدمات را ندارند. درواقع، مخاطبان هميشه به‌دنبال حقايق و اطلاعات مهم هستند و هرچه‌سريع‌تر بايد به آن دست پيدا كنند.
مخاطب در سريع‌ترين زمان به بيشترين اطلاعات مفيد نياز داردبراي پرداختن دقيق‌تر به جزئيات باارزش متن و حقايق،‌ ابتدا فهرستي از عناوين و دليل‌هاي اهميت آن‌ها را آماده كنيد. محصول شما چگونه به مشتريان كمك خواهد كرد؟ چه چيزي محصول شما را بهتر از رقبا مي‌كند؟ در پاسخ به اين پرسش‌ها فقط نظر خود را ننويسيد؛ بلكه آموزش و بيان حقايق با لحني جذاب را در دستوركار قرار دهيد. اگر محتواي خود را كوتاه و جذاب و درك‌كردني توليد كنيد، بهتر از زماني خواهد بود كه فقط به تعداد كلمه‌هاي آن وفادار مي‌مانيد.
content
محتواي جذابكاربران امروزي زمان درخورتوجهي را براي مطالعه يا به‌نوعي مصرف محتوا در گوشي‌هاي هوشمند و كامپيوترها سپري مي‌كنند. به‌بيان‌ديگر، آن‌ها هميشه به مصرف محتوا تمايل دارند؛ اما در ميان حجم عظيم انتخاب‌هاي موجود، محتواي جذاب و مفيد ارزش بيشتري دارد. درنتيجه، اگر محتواي شما جذابيت چنداني نداشته باشد، مردم تنها به خواندن بخش‌هاي ابتدايي آن اكتفا مي‌كنند. درنتيجه، احتمال تبديل مخاطب به مشتري هم بسيار كم خواهد بود.
وظيفه‌ي توليدكننده‌ي محتوا، تنها اطلاع‌رساني و آموزش نيست؛ بلكه ايجاد جذابيت و علاقه هم در چنين محتوايي اهميت پيدا مي‌كند. براي اطلاع از مفيد‌ بودن يا نبودن محتواي توليدشده، مي‌توانيد عوامل زير را در وب‌سايت و سرويس‌هاي خود بررسي كنيد:
ميزان فراوان ترك وب‌سايتتعداد درخورتوجه لغو ثبت‌نام يا دنبال‌كردن در شبكه‌هاي اجتماعيتعامل كماشتراك‌گذاري اندك در شبكه‌هاي اجتماعيكاهش ترافيك يا نداشتن رشدبراي افزايش درگيري مخاطبان و توليد محتواي جذاب مي‌توانيد راهكارهاي زير را پياده كنيد:
توليد محتواي مختصر و مفيدتوليد محتوا با قابليت خوانايي چشمگيرتزريق متن‌هاي خصوصي و صميمانهداستان‌گويياضافه‌كردن محتواي بصريcontent
تمركز روي تيترهاتيتر را مي‌توان مهم‌ترين بخش محتوا ناميد. اگر با تيتر نتوانيد مخاطب را جذب كنيد، هيچ‌گاه متن اصلي خوانده نخواهد شد؛ درنتيجه فرايند انتخاب و نوشتن متن بايد مانند نام‌گذاري محصول برايتان اهميت داشته باشد. براي انتخاب بهترين تيتر مي‌توانيد از راهكارهاي زير استفاده كنيد:
مجهول‌گذاشتن بخشي از هدف متناضافه‌كردن لحن شركتمناسب براي موتورهاي جست‌وجوپرهيز از تمركز زياد روي كلمات پرجست انواع محتواي متني ‌وجوتوصيفي‌بودنشخصي‌سازيداستان‌گويي سلاح مخفي بازاريابي محتوايي استداستان‌گويي اگر به‌صورت مناسب انجام شود، حكم اسلحه‌ي مخفي را براي كسب‌وكارها دارد. البته، نبايد توليد محتوا را با رمان نوشتن اشتباه بگيريد. درمقابل، هرچه به‌سمت شخصي‌سازي متن پيش برويد، جذابيت آن بيشتر خواهد شد. براي داستان‌گويي ابتدا به خلاقيت نياز داريد. داستاني تعريف كنيد كه به محصول و خدمات شما مرتبط باشد و تصورات قديمي و شعاردادن و تلاش واضح براي جذب مخاطب را كنار بگذاريد.
درك اشتباهاتشايد پس از رعايت همه‌ي نكات در توليد محتوا، نتيجه‌ي دلخواه را به‌دست نياوريد. هرگز در چنين مرحله‌اي تسليم نشويد و متن خود را براي بازبيني به نويسنده‌اي ديگر ارجاع دهيد. برخي از توليدكنندگان حرفه‌اي محتوا علاوه‌بر توليد، در بررسي و تحليل نيز دستي دارند و مي‌توانند دركنار تيم بازاريابي شما، به بهبود بازاريابي محتوايي كمك كنند. به‌هرحال، همكاري با حرفه‌اي‌ها براي درك اشتباهات اوليه عموما الزامي خواهد بود.
content
نوشتن هدفمند و سادهپيش از نوشتن اولين كلمه، هدف خود را مشخص كنيد. هدف شما فقط نبايد فروش محصول و خدمات باشد؛ بلكه بايد مشتريان را به محصول خود مشتاق و حتي عاشق كنيد. فراموش نكنيد براي ايجاد حس اشتياق در مخاطب، محدوديت كلمه داريد. به‌‌عبارت‌ديگر، بايد با استفاده از كمترين كلمات، منظور خود را به بهترين نحو منتقل كنيد. ساده‌نويسي را به‌عنوان وظيفه‌ي اول خود در توليد محتوا در نظر بگيريد. هدف اصلي بايد ايجاد رابطه با خواننده باشد و سپس، اهميت آموزش و ديده‌شدن محصول به‌ميان مي‌آيد. درنهايت، براي رسيدن به همه‌ي اهداف بايد سادگي را مدنظر قرار دهيد كه دركنار جذاب‌بودن، احتمال جذب مشتري را افزايش مي‌دهد.
تحقيق و برنامه‌ريزيبا اضافه‌كردن جزئيات به‌روز، محتواي خود را زنده‌تر كنيدشايد فرايند تحقيق پيش از نوشتن، براي اكثر افراد خسته‌كننده به‌نظر برسد. محتوايي كه پايه‌ي علمي و تحقيقاتي نداشته باشد، احتمالا مخاطب فعال و باهوش امروزي را جذب نخواهد كرد. هدف تحقيقات اضافه‌كردن محتوا و جزئيات مرتبط به متن اصلي است.  RFM چيست به‌عنوان مثال، مي‌توان محتواي تبليغاتي را با رخدادهاي روز جامعه‌ي هدف مرتبط كرد تا حس زنده‌بودن را منتقل كند.
در بخش برنامه‌ريزي محتوا مي‌‌توان نكاتي همچون انتخاب نوع و طول آن را عنوان كرد. پيش از نوشتن بايد بدانيد چه سبكي از محتوا توليد خواهد شد، آيا از ابتدا به داستان‌گويي مي‌انديشيد يا مقاله‌اي علمي با تمركز بر تحقيقات مدنظر شما است؟ به‌علاوه، طول محتواي توليدي نيز بسته به كانال توزيع بايد انتخاب شود. به‌عنوان مثال، متني كه در وب‌سايت منتشر مي‌شود با محتوايي كه در شبكه‌هاي اجتماعي ديده خواهد شد، تفاوت‌هاي اساسي دارند.
در مرحله‌ي نهايي برنامه‌ريزي، تيترها و زيرتيترها را انتخاب كنيد. سپس يك يا دو موضوع مهم در هر بخش را انتخاب كنيد تا متن روي آن‌ها متمركز شود و درنهايت، متن خود را پيرامون همان موضوعات مهم توسعه دهيد. فراموش نكنيد توليد محتواي عالي به زمان نياز دارد. اين بخش از بازاريابي را بايد به‌عنوان يكي از مهم‌ترين مراحل در نظر بگيريد و بهترين افراد و حداكثر زمان را به آن اختصاص دهيد.

 

منبع: زوميت

چگونه محتوايي براي جذب مشتري بيشتر بنويسيم؟‍‍

امروزه، محتوا به‌عنوان ابزاري برتر براي جذب مخاطب و مشتري شناسايي مي‌شود. به‌منظور توليد محتوا براي جذب مشتري بيشتر بايد نكاتي دوره ديجيتال ماركتينگ را رعايت كنيم.

توليد محتوا به بخش مهمي از فرايندهاي بازاريابي كسب‌وكارها، خصوصا استارتاپ‌ها تبديل شده است. باوجوداين، بسياري از كسب‌وكارها از اهميت آن بي‌اطلاع هستند و تمركز خود را فقط روي توسعه و بهينه‌سازي محصول مي‌گذارند. فرض كنيد محصولي را پس از مدت‌ها طراحي و بررسي به بازار عرضه كرده‌ايد و اكنون نوبت دوره آنلاين ديجيتال ماركتينگ به عرضه‌ي انبوه آن رسيده است. قطعا در اين مرحله، اولين برنامه‌ي شما بازاريابي گسترده خواهد بود. در اينجا بايد ابتدا از خود بپرسيد روي كدام كانال‌هاي بازاريابي بيشتر تمركز كنم؟
مقاله‌هاي مرتبط:چرا توليد محتواي متني هميشه اهميت دارد؟بازاريابي محتوا و هر آن‌چه بايد در مورد برنامه‌ريزي و اجراي بهينه آن بدانيدنيل پاتل، استاد بازاريابي آنلاين، بودجه‌هاي بازاريابي ۲۰۸ شركت را به‌طورمفصل بررسي كرد. در بررسي وي مشخص شد ۶۰ درصد از هزينه‌ي بازاريابي شركت‌ها، به گوگل ادوردز اختصاص داشت و ۲۰ درصد ديگر در تبليغات فيسبوك هزينه شد و بازاريابي محتوايي با ۱۰ درصد بودجه در رتبه‌ي بعدي قرار گرفت. تبليغات در گوگل و فيسبوك بيشترين نرخ تبديل مشتري را داشتند؛ اما بازاريابي محتوايي ۶۰۰ درصد بازگشت سرمايه‌ي بازارايابي را براي شركت‌ها به‌همراه داشت. اين درحالي‌ است كه نرخ بازگشت سرمايه در تبليغات ۳۵۰ درصد بود.
نكته‌ي واضح در بررسي پاتل اين است كه تبليغات بازدهي مناسبي دارند؛ اما بازاريابي محتوا با هزينه‌ي ارزان‌تر، بهره‌وري بيشتري خواهد داشت. درنتيجه‌ي اين يافته‌ها مي‌توان اهميت كپي‌رايتينگ (توليد محتوا با هدف جذب هرچه بيشتر مشتري) را درك كرد. اكنون و پس از پي‌بردن به اهميت محتوا، به اين سؤال مي‌رسيم كه چگونه محتوايي براي جذب مشتري بيشتر توليد كنيم؟ در ادامه‌ي اين مقاله‌ي زوميت، به اين پرسش پاسخ مي‌دهيم.
اهميت به الگوي خواندنمطالعات درباره‌ي الگوي خواندن كاربران نشان مي‌دهد كه در مقاله‌هاي انگليسي و زبان‌هاي چپ به راست، الگويي شبيه به حرف F در خواندن مطالب وجود دارد. همين الگو را مي‌توان براي زبان فارسي و ديگر زبان‌هاي راست به چپ هم تأييد كرد و آن را به‌صورت حرف F برعكس در نظر گرفت.
يادداشت برداشتن
در الگوي خواندن F، كاربران عموما خط اول مقاله را مي‌خوانند و سپس براي درك بهتر موضوع، تا پايين آن را اسكن مي‌كنند. در جريان اسكن طولي مقاله، زيرتيترها توجه مخاطب را به خود جلب مي‌كند كه درنهايت الگوي F را تشكيل مي‌دهند. شايان ذكر است الگوهاي مطالعاتي ديگري هم براي خواندن مقاله وجود دارند؛ اما الگوي آموزش ديجيتال ماركتينگ مذكور درحال‌حاضر اهميت بيشتري براي كارشناسان بازاريابي محتوا دارد. براي طراحي هرچه‌بهتر مقاله و همراهي با الگو، راهكارهاي زير پيشنهاد مي‌شوند:
تيتر و زيرتيترها را واضح و روشن بنويسيد.مهم‌ترين كلمات را در ابتداي متن به‌كار ببريد. هم در شروع پاراگراف‌ها و هم زيرتيترها، مهم‌ترين كلمات را در ابتدا استفاده كنيد.كلمات و عبارات مهم را برجسته (Bold) كنيد.با استفاده از رنگ و كادر و تصاوير، اهميت بخش‌هاي كوچك را تقويت كنيد.از فهرست‌‌هاي عددي، گلوله‌اي و جدول استفاده كنيد.پرهيز از تعريف بيش‌از‌ حد، پرداختن به حقايقتبليغ‌ محصول و سازمان قطعا جذاب خواهد بود؛ اما مشتريان در محتوا به‌دنبال چنين متن‌هايي نيستند؛ زيرا آن‌ها زمان كافي براي خواندن تعريف‌هاي زياد شما از محصول و خدمات را ندارند. درواقع، مخاطبان هميشه به‌دنبال حقايق و اطلاعات مهم هستند و هرچه‌سريع‌تر بايد به آن دست پيدا كنند.
مخاطب در سريع‌ترين زمان به بيشترين اطلاعات مفيد نياز داردبراي پرداختن دقيق‌تر به جزئيات باارزش متن و حقايق،‌ ابتدا فهرستي از عناوين و دليل‌هاي اهميت آن‌ها را آماده كنيد. محصول شما چگونه به مشتريان كمك خواهد كرد؟ چه چيزي محصول شما را بهتر از رقبا مي‌كند؟ در پاسخ به اين پرسش‌ها فقط نظر خود را ننويسيد؛ بلكه آموزش و بيان حقايق با لحني جذاب را در دستوركار قرار دهيد. اگر محتواي خود را كوتاه و جذاب و درك‌كردني توليد كنيد، بهتر از زماني خواهد بود كه فقط به تعداد كلمه‌هاي آن وفادار مي‌مانيد.
content
محتواي جذابكاربران امروزي زمان درخورتوجهي را براي مطالعه يا به‌نوعي مصرف محتوا در گوشي‌هاي هوشمند و كامپيوترها سپري مي‌كنند. به‌بيان‌ديگر، آن‌ها هميشه به مصرف محتوا تمايل دارند؛ اما در ميان حجم عظيم انتخاب‌هاي موجود، محتواي جذاب و مفيد ارزش بيشتري دارد. درنتيجه، اگر محتواي شما جذابيت چنداني نداشته باشد، مردم تنها به خواندن بخش‌هاي ابتدايي آن اكتفا مي‌كنند. درنتيجه، احتمال تبديل مخاطب به مشتري هم بسيار كم خواهد بود.
وظيفه‌ي توليدكننده‌ي محتوا، تنها اطلاع‌رساني و آموزش نيست؛ بلكه ايجاد جذابيت و علاقه هم در چنين محتوايي اهميت پيدا مي‌كند. براي اطلاع از مفيد‌ بودن يا نبودن محتواي توليدشده، مي‌توانيد عوامل زير را در وب‌سايت و سرويس‌هاي خود بررسي كنيد:
ميزان فراوان ترك وب‌سايتتعداد درخورتوجه لغو ثبت‌نام يا دنبال‌كردن در شبكه‌هاي اجتماعيتعامل كماشتراك‌گذاري اندك در شبكه‌هاي اجتماعيكاهش ترافيك يا نداشتن رشدبراي افزايش درگيري مخاطبان و توليد محتواي جذاب مي‌توانيد راهكارهاي زير را پياده كنيد:
توليد محتواي مختصر و مفيدتوليد محتوا با قابليت خوانايي چشمگيرتزريق متن‌هاي خصوصي و صميمانهداستان‌گويياضافه‌كردن محتواي بصريcontent
تمركز روي تيترهاتيتر را مي‌توان مهم‌ترين بخش محتوا ناميد. اگر با تيتر نتوانيد مخاطب را جذب كنيد، هيچ‌گاه متن اصلي خوانده نخواهد شد؛ درنتيجه فرايند انتخاب و نوشتن متن بايد مانند نام‌گذاري محصول برايتان اهميت داشته باشد. براي انتخاب بهترين تيتر مي‌توانيد از راهكارهاي زير استفاده كنيد:
مجهول‌گذاشتن بخشي از هدف متناضافه‌كردن لحن شركتمناسب براي موتورهاي جست‌وجوپرهيز از تمركز زياد روي كلمات پرجست انواع محتواي متني ‌وجوتوصيفي‌بودنشخصي‌سازيداستان‌گويي سلاح مخفي بازاريابي محتوايي استداستان‌گويي اگر به‌صورت مناسب انجام شود، حكم اسلحه‌ي مخفي را براي كسب‌وكارها دارد. البته، نبايد توليد محتوا را با رمان نوشتن اشتباه بگيريد. درمقابل، هرچه به‌سمت شخصي‌سازي متن پيش برويد، جذابيت آن بيشتر خواهد شد. براي داستان‌گويي ابتدا به خلاقيت نياز داريد. داستاني تعريف كنيد كه به محصول و خدمات شما مرتبط باشد و تصورات قديمي و شعاردادن و تلاش واضح براي جذب مخاطب را كنار بگذاريد.
درك اشتباهاتشايد پس از رعايت همه‌ي نكات در توليد محتوا، نتيجه‌ي دلخواه را به‌دست نياوريد. هرگز در چنين مرحله‌اي تسليم نشويد و متن خود را براي بازبيني به نويسنده‌اي ديگر ارجاع دهيد. برخي از توليدكنندگان حرفه‌اي محتوا علاوه‌بر توليد، در بررسي و تحليل نيز دستي دارند و مي‌توانند دركنار تيم بازاريابي شما، به بهبود بازاريابي محتوايي كمك كنند. به‌هرحال، همكاري با حرفه‌اي‌ها براي درك اشتباهات اوليه عموما الزامي خواهد بود.
content
نوشتن هدفمند و سادهپيش از نوشتن اولين كلمه، هدف خود را مشخص كنيد. هدف شما فقط نبايد فروش محصول و خدمات باشد؛ بلكه بايد مشتريان را به محصول خود مشتاق و حتي عاشق كنيد. فراموش نكنيد براي ايجاد حس اشتياق در مخاطب، محدوديت كلمه داريد. به‌‌عبارت‌ديگر، بايد با استفاده از كمترين كلمات، منظور خود را به بهترين نحو منتقل كنيد. ساده‌نويسي را به‌عنوان وظيفه‌ي اول خود در توليد محتوا در نظر بگيريد. هدف اصلي بايد ايجاد رابطه با خواننده باشد و سپس، اهميت آموزش و ديده‌شدن محصول به‌ميان مي‌آيد. درنهايت، براي رسيدن به همه‌ي اهداف بايد سادگي را مدنظر قرار دهيد كه دركنار جذاب‌بودن، احتمال جذب مشتري را افزايش مي‌دهد.
تحقيق و برنامه‌ريزيبا اضافه‌كردن جزئيات به‌روز، محتواي خود را زنده‌تر كنيدشايد فرايند تحقيق پيش از نوشتن، براي اكثر افراد خسته‌كننده به‌نظر برسد. محتوايي كه پايه‌ي علمي و تحقيقاتي نداشته باشد، احتمالا مخاطب فعال و باهوش امروزي را جذب نخواهد كرد. هدف تحقيقات اضافه‌كردن محتوا و جزئيات مرتبط به متن اصلي است.  RFM چيست به‌عنوان مثال، مي‌توان محتواي تبليغاتي را با رخدادهاي روز جامعه‌ي هدف مرتبط كرد تا حس زنده‌بودن را منتقل كند.
در بخش برنامه‌ريزي محتوا مي‌‌توان نكاتي همچون انتخاب نوع و طول آن را عنوان كرد. پيش از نوشتن بايد بدانيد چه سبكي از محتوا توليد خواهد شد، آيا از ابتدا به داستان‌گويي مي‌انديشيد يا مقاله‌اي علمي با تمركز بر تحقيقات مدنظر شما است؟ به‌علاوه، طول محتواي توليدي نيز بسته به كانال توزيع بايد انتخاب شود. به‌عنوان مثال، متني كه در وب‌سايت منتشر مي‌شود با محتوايي كه در شبكه‌هاي اجتماعي ديده خواهد شد، تفاوت‌هاي اساسي دارند.
در مرحله‌ي نهايي برنامه‌ريزي، تيترها و زيرتيترها را انتخاب كنيد. سپس يك يا دو موضوع مهم در هر بخش را انتخاب كنيد تا متن روي آن‌ها متمركز شود و درنهايت، متن خود را پيرامون همان موضوعات مهم توسعه دهيد. فراموش نكنيد توليد محتواي عالي به زمان نياز دارد. اين بخش از بازاريابي را بايد به‌عنوان يكي از مهم‌ترين مراحل در نظر بگيريد و بهترين افراد و حداكثر زمان را به آن اختصاص دهيد.

 

منبع: زوميت

بيوگرافي اندي رابين، خالق اندرويد

اندي رابين مهندس بااستعداد و برنامه‌نويس خوش ذوقي است كه با خلق سيستم‌عامل اندرويد، انقلابي عظيم را در صنعت گوشي‌هاي هوشمند ايجاد كرد.

اندي رابين (Andy Rubin) با تلفظ صحيح اندي روبين، برنامه‌نويس و كارآفرين اهل ايالات متحده است كه بيش از همه، با فعاليتش در بنيان نهادن اندرويد شناخته مي‌شود. او پيش از خلق سيستم‌عامل محبوب موبايلي، سال‌ها در شركت‌هاي متعدد فعاليت كرده بود و درنهايت ايده و طرحش توسط گوگل پشتيباني شد. ايده‌اي كه امروز به محبوب‌ترين سيستم‌عامل موبايل جهان تبديل شده است. رابين پس از چند سال فعاليت در گوگل از آن‌ها جدا شد و تصميم به راه‌اندازي كسب‌وكار شخصي و سرمايه‌گذاري در استارتاپ‌ها گرفت. البته هيچ‌يك از فعاليت‌هاي بعدي او به بزرگي اندرويد نشدند.
افرادي كه دركنار رابين فعاليت كرده‌اند، او را نابغه‌اي با دانش فني مي‌دانند. مهندسي كه ريزه‌كاري‌هاي مديريت و كارآفريني را هم درك مي‌كند و رهبري پويايي دارد. اندرويد (Android) لقب اندي روبين در سال‌هايي بود كه در اپل فعاليت مي‌كرد. اين عبارت كه عموما براي ربات‌ها به كار مي‌رفت، به خاطر علاقه‌ي شديد رابين به اين مخلوقات دست بشر، به او داده شده بود. رابين هميشه به ساختن علاقه دارد، چه با كدنويسي و چه با ساختن ربات. زماني‌كه رابين، سيستم‌عامل موبايلي خود را توسعه مي‌داد، تلاش مي‌كرد تا رقيبي براي سيمبين، بلك‌بري و مايكروسافت ويندوز موبايل خلق كند. تلاشي كه به نتيجه رسيد و درنهايت، اندرويد را به رقيب اصلي iOS اپل تبديل كرد. رقابت گوگل و اپل از همان زمان به اوج رسيد و استيو جابز فقيد هم اظهارنظرهاي تندي به رابين و سيستم‌عامل موبايلي‌اش روانه كرده بود.
اندي رابين در سال‌هاي فعاليت در گوگل و مديريت زيرمجموعه‌ي اندرويد، پايه‌هاي سيستم‌عاملي كه خودش ساخته بود را آن‌چنان قوي كرد كه توسعه در سال‌هاي آتي، به سرعت پيش رفت؛ منتهي يك پرونده‌ي اخلاقي، نقطه‌ي سقوط اعتباري رابين در گوگل شد. او به‌خاطر شكايت و رسوايي پيش آمده، با وجود مخفي‌كاري مديران گوگل، مجبور به ترك شركت شد. خروج رابين از گوگل با بحث و هياهوي رسانه‌اي فراواني همراه بود و انتقادهاي شديدي را روانه مديران مانتين ويو كرد كه حتي به او پاداش داده بودند. به‌هرحال رابين پس از ترك گوگل، تمركز خود را روي سرمايه‌گذاري در اكوسيستم كسب‌وكار معطوف كرد. او همچنين يك شركت توليدكننده‌ي گوشي هوشمند به‌نام اسنشال راه‌اندازي كرد كه البته چندي پيش خبر توقف فعاليتش در رسانه‌ها اعلام شد.
اندي رابين /  Andy  Rubin
سال‌هاي ابتدايي و ورود به دنياي كسب‌وكاراندي روبين (با نام كامل اندرو اي روبين) در سال ۱۹۶۳ در چاپاكوا نيويورك متولد شد. او از سال‌هاي كودكي در دنياي مملو از گجت‌‌‌ها زندگي مي‌كرد. شركت پدرش، از فعالان حوزه‌ي عكاسي صنعتي بود و اندي از كودكي با تصاوير جذاب محصولات هوشمند صنعتي آشنا شد. او تحصيلات دوره ديجيتال ماركتينگ دبيرستان را در مدرسه‌ي هوريس گريلي زادگاهش گذارند و در دوران دبيرستان، اولين فعاليت‌‌هاي جدي رباتيك را انجام داد. رابين يك ريموت كنترل براي اسباب‌بازي Kenner R2-D2 طراحي كرد و آن را با كنترل از كامپيوتر، در خانه به حركت درمي‌آورد. 
استعداد و علاقه‌ي رابين به دنياي كامپيوتر از كودكي و نوجواني مشخص بود. او به همين دليل در دانشگاه، رشته‌ي علوم كامپيوتر را انتخاب كرد و تحصيلات عالي را در سال ۱۹۸۶ در يوتيكا كالج نيويورك به پايان رساند. همان‌طور كه گفتيم، ربات‌ها بخش مهمي از علاقه‌مندي‌هاي رابين را تشكيل مي‌دادند. ازطرفي رابين به‌خاطر توسعه‌ي يك سرويش شبيه به شبكه‌ي اجتماعي به‌نام Spies در دانشگاه (سال ۱۹۸۱) به‌نوعي افتخار ساخت مفهوم شبكه‌ي اجتماعي را ۲۳ سال قبل از فيسبوك خلق كرد. او از جواني روي توسعه‌ي  دوره آنلاين ديجيتال ماركتينگ محصولات و فناوري‌هاي در اين حوزه متمركز بود و اولين شغلش را نيز در مرتبط با علاقه‌مندي انتخاب كرد. 
كارل زايس، اولين محل فعاليت كاري اندي رابين بود. او به‌عنوان مهندس رباتيك در شركت آلماني استخدام شد و دو سال در آن فعاليت كرد. مقصد بعدي مهندس آمريكايي، باز هم اروپا بود. اندي پس از كارل زايس به مؤسسه‌ي SIP در ژنو سوئيس رفت.
Android
اسباب‌بارزي محبوب اندي رابين كه به نماد اندرويد هم تبديل شد
ورود جدي اندي رابين به دنياي فناوري، با شركتي رقم خورد كه بعدها به رقيب جدي او تبديل شد. اندي رابين در يك تعطيلات تابستاني در جزيره‌ي Cayman با بيل كسول آشنا شد. ارتباط آن‌ها به‌مرور جدي‌تر شد و بي، شغلي را در اپل به اندي پيشنهاد داد. همين پيشنهاد، بهانه‌اي شد تا رابين مسير زندگي‌اش را به‌صورت جدي‌تر در دنياي فناوري دنبال كند.
در دوراني كه اندي رابين به اپل پيوست، آن‌ها در وضعيت مناسبي بودند. محبوبيت مكينتاش به اوج رسيده بود؛ اما استيو جابز در شركتي كه خودش بنا نهاده بود، حضور نداشت. به‌هرحال رابين در دوران فعاليت در اپل تجربه‌هاي زيادي كسب كرد و از محبوب‌ترين كارمندان هم بود. لقب اندرويد در همان سال‌ها توسط يكي از همكاران به او داده شد تا نشان دهد اندي علاقه‌ي وافري به ربات‌ها دارد.
عشق به ساختن و خصوصا توسعه‌ي ربات‌ها از كودكي در اندي رابين جوانه زداندي رابين ابتدا به‌عنوان مهندس ساخت و توليد در اپل مشغول شده بود؛ اما پس از مدتي به بخش تحقيق و توسعه رفت. آن‌ها در سال ۱۹۹۰ يك شركت اسپين‌آف به‌نام جنرال مجيك راه‌اندازي كردند كه رابين هم كارش را در آن ادامه داد. جنرال مجيك، به‌عنوان شركتي متمركز بر دستگاه‌هاي دستي و همراه راه‌اندازي شد تا اپل، فعاليت‌هايش را روي همان اكوسيستم كامپيوترهاي شخصي متمركز كند. مهندسان جنرال مجيك در همكاري با اندي رابين، نرم‌افزاري به‌نام Magic Cap هم توسعه دادند كه البته به موفقيت چنداني هم نرسيد. درنهايت جنرال مجيك در سال ۱۹۹۵ تعطيل شد.
تعطيلي جنرال مجيك به‌معناي اتمام همكاري رابين با اپل بود. او به‌همراه تعدادي از همكارانش در شركت مذكور و تعدادي از كارمندان سابق اپل، شركت جديدي به‌نام Artemis Research راه‌اندازي كرد. آن‌ها محصولي به‌نام WebTV توسعه دادند كه با هدف تركيب كردن دنياي اينترنت و تلويزيون طراحي شد. شركت آرتميس، درنهايت بهانه‌اي شد تا رابين فعاليتش را در يك غول ديگر از دنياي فناوري ادامه دهد: مايكروسافت. ردموندي‌ها با استقبال از محصول آرتميس، شركت را خريدند و رابين هم فعاليتش را در مايكروسافت ادامه داد. از پروژه‌هاي جالب رابين در مايكروسافت مي‌توان به ساخت يك ربات مجهز به دوربين اشاره كرد كه تنها با هدف جلب توجه همكاران انجام شده بود. رابين در نهايت در سال ۱۹۹۹ مايكروسافت و وب‌تي‌وي را نيز ترك كرد.
WebTV
اندي رابين پس از ترك مايكروسافت تصميم به كار كردن به‌صورت مستقل گرفت. او محلي را در پالو آلتو اجاري كرد و تحقيقات و آزمايش‌هاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري خود را در آنجا ادامه داد. دفتر كار او، پر از ربات‌هايي بود كه براي تحقيق و توسعه و آزمايش طراحي و توليد مي‌كرد. همان محيط، به‌نوعي الهام‌بخش رابين براي انجام كاري جديد شد.
شركت Danger Inc، حاصل ايده‌ي جديد اندي رابين بود كه در همكاري با دوستان قديمي‌اش، مت هرشنسن و جو بريت، در سال ۱۹۹۹ شروع به كار كرد. نام شركت از رباتي از فيلم Lost in Space گرفته شده بود. رابين به‌عنوان مديرعامل شركت مشغول شد؛ شركتي كه با هدف طراحي و توسعه‌‌ي سخت‌افزار، نرم‌افزار و سرويس براي دستگاه‌هاي پردازشي موبايلي راه‌اندازي شد. موفقيت شركت جديد رابين، با دستگاهي به‌نام Danger Sidekick به موفقيت قابل‌توجه رسيد. اين دستگاه كه ابتدا به‌نام Danger Hiptop توسعه يافته بود، درنهايت به‌نام T-Mobile Sidekick به بازار عرضه شد. رابين درباره‌ي دستگاه مذكور گفته بود: «ما دستگاهي مي‌خواستيم كه با اندازه‌ي يك شكلات تخته‌اي و قيمتي كمتر از ۱۰ دلار به بازار عرضه شود. مي‌خواستيم اين دستگاه توانايي اسكن كردن اجسام و دريافت اطلاعات پيرامون آن‌ها از اينترنت را داشته باشد. دستگاهي كه مانند يك دستيار هوشمند عمل مي‌كرد».
شركت جديد رابين، مركزي با مهندسان و طراحان نابغه بود كه محصولي جلوتر از زمان خود توليد كرد. به‌هرحال آن‌ها نتوانستند ايده‌ي خود را به‌خوبي به بازار عرضه كنند و شركت‌هاي ديگر، حاضر به همكاري با دنجر نبودند. درنهايت اندي رابين با حفظ اعتقاد به ايده و شركت جديدش، آن را زنده نگه داشت تا اينكه در سال ۲۰۰۸، مايكروسافت شركت را خريد.
ايده‌ها و تجربه‌هايي كه اندي رابين از شركت دنجر كسب كرده بود، منجر به توسعه‌اي ايده‌ي انقلابي در ذهنش شد. او ايده‌هاي متعددش را پرورش داد تا اندرويد را خلق كند. ايده‌اي كه نامش از همان لقب سال‌هاي دور اندي رابين گرفته شده بود. جالب است بدانيد وب‌سايت Android.com تا سال ۲۰۰۸، وب‌سايت شخصي اندي رابين بود.
Magic Cap
از معدود دستگاه‌هاي مجهز به Magic Cap
خلق اندرويد و پيوستن به گوگلاندي رابين در اكتبر سال ۲۰۰۳، شركت Android, Inc را راه‌اندازي كرد. همكاران ابتدايي او، ريچ ماينر (هم‌بنيان‌گذار Wildfire Communications) و نيك سيرز (معاون ارشد سابق T-Mobile) و كريس وايت (طراح و توسعه‌دهنده‌ي رابط كاربري WebTV) بودند. اندي رابين براي پيشرفت و پرورش ايده‌ي اندرويد نياز به سرمايه‌گذار داشت و با Redpoint Ventures همكاري كرد. او ايده‌ي اوليه‌‌اش را خلق يك پلتفرم موبايلي قدرتمند بيان مي‌كرد كه متن‌باز باشد و به نوآوري سريع‌تر و مزيت‌هاي متعدد براي مشتري، بينجامد.
شركت اندرويد ابتدا تصميم داشت سيستم‌عاملي براي دوربين‌هاي عكاسي توسعه دهد. البته بازار دوربين‌هاي ديجيتال آن‌قدر بزرگ نبود كه بازدهي مالي ايده‌ي اندي رابين را تضمين كند؛ به‌همين‌دليل او و همكارانش تصميم گرفتند تا سيستم‌عامل را براي گوشي‌هاي هوشمند توسعه دهند. آن‌ها مي‌خواستند رقيبي براي غول‌هاي آن زمان بازار يعني Symbian و Blackberry OS و Windows Mobile باشند. رابين در مراحل ابتدايي توسعه‌ي اندرويد، مفاهيم جالبي را براي كاربري آن مطرح مي‌كرد. به‌عنوان مثال او اعتقاد داشت مردم به موبايل‌هاي هوشمندتري نياز دارند كه از اولويت‌ها و موقعيت مالك، آگاه‌تر باشند.
اندرويد لقب اندي رابين در اپل بود و او از همين نام براي سيستم‌عامل متن‌باز موبايلي استفاده كرداندرويد در سال‌هاي ابتدايي در سكوت خبري و بدون جلب توجه كار مي‌كرد. آن‌ها تنها خود را شركتي متمركز بر توسعه‌ي نرم‌افزار موبايل معرفي مي‌كردند. فعاليت بي‌سروصدا، با چالش‌هاي مالي هم براي رابين و شركتش همراه شد. او نتوانست منابع موجود را به‌خوبي مديريت كند و حتي پس از مدتي توانايي پرداخت هزينه‌ي دفتر كار شركت را هم نداشت. اندي بالاخره با دوستش، استيو پرلمن تماس گرفت و چالش‌هاي استارتاپ را توضيح داد. اگرچه رابين در صحبت با پرلمن به‌صورت مستقيم براي سرمايه‌گذاري و كمك‌هزينه درخواست نكرده بود؛ اما استيو قول داد كه سرمايه‌اي جديد را به شركت تزريق كند. پرلمن، از حساب شخصي خود ۱۰ هزار دلار به شركت اندرويد كمك كرد. او درباره‌ي اقدامش مي‌گويد كه به ايده‌ي اندي اعتماد داشته و تصميم به كمك به او داشته است. پرلمن بعدها هيچ سهمي از اندرويد درخواست نكرده بود. اندي رابين با دريافت كمك نقدي از دوستش، فرايند توسعه‌ي اندرويد ره به روال عادي باز گرداند. او سرمايه‌ي جديد را براي توسعه‌ي تيم خرج كرده و دفتري بزرگ‌تر در پالو آلتو اجاره كرد.
اندي رابين /  Andy  Rubin
جريان آشنايي مديران گوگل با اندي رابين، به يك سخنراني در دانشگاه استنفورد باز مي‌گردد. دانشگاهي كه محل تحصيل بسياري از بزرگان دنياي كنوني فناوري بوده است و نقش مهمي هم در توسعه‌ي سيليكون‌ولي ايفا مي‌كند. اندي رابين در سال ۲۰۰۲ يك سخنراني پيرامون دستگاه Sidekick در استنفورد داشت كه لري پيچ و سرگي برين در آن شركت كرده بودند. پيج بعدا در جلسه‌اي خصوصي با رابين از نزديك دستگاه او را ديده بود و به‌خاطر استفاده از موتور جست‌وجوي گوگل در آن، ايده را بيشتر تحسين مي‌كرد.
ارتباط لري پيج با اندي روبين در سال‌هاي بعد عميق‌تر شد. پيج از همان ابتداي آشنايي با اندرويد، آينده‌ي روشني را براي آن تصور مي‌كرد، درحالي‌كه سرگي برين و اريك اشميت (مديرعامل وقت گوگل) كمي از ايده فاصله مي‌گرفتند و خود را از دنياي موبايل، دور مي‌دانستند. به‌هرحال پيج شيفته‌ي ايده‌ي متن‌باز بودن سيستم‌عامل موبايلي شد و چشم‌انداز يك توسعه‌ي جهاني با مديريت گوگل، او را بيشتر مجذوب كرد. او اعتقاد داشت كه اندرويد يكي از مناسب‌ترين ايده‌ها براي گوگل است. پيج ايده‌ي يك گوشي هوشمند از آموزش ديجيتال ماركتينگ گوگل را هم در سر داشت و تمام تلاش خود را به كار گرفت تا اندرويد به مانتين ويو بيايد. رابين در ابتدا براي پيوستن به گوگل مردد بود و فرهنگ سازماني آن را مناسب نمي‌دانست.
اندي رابين در بسياري از نوآوري‌هاي تاريخي صنعت فناوري نقش داشته است. او در همان سال‌هاي توسعه‌ي اندرويد، سرمايه‌گذاري را هم به‌صورت جدي انجام مي‌داد و در سال ۲۰۰۴، ۱۰۰ هزار دلار به پروژه‌ي سباستين ثرون كمك كرد تا خودروي خودران توسعه دهد. ثرون با كمك رابين در رقابت Darpa Grand Challenge پيروز شد و بعدا به‌عنوان مدير بخش خودروي خودران گوگل فعاليت كرد.
تلاش‌هاي پيج براي جذب اندي رابين و تيم اندرويد، درنهايت در سال ۲۰۰۵ به تحقق پيوست. آن‌ها با پرداخت حدود ۵۰ ميليون دلار، اندرويد را تصاحب كردند. اعضاي اصلي تيم ازجمله اندي رابين هم به شركت جديد پيوستند. نكته‌ي جالب‌توجه اينكه در آن زمان و حتي تا مدتي بعد، هيچ‌كس نمي‌دانست كه چرا گوگل بايد يك سيستم‌عامل موبايلي بخرد. حتي اكنون نيز بسياري از روايت‌ها پيرامون اهداف ابتدايي گوگل، حدس و گمان هستند. به‌هرحال اندرويد هنوز به‌عنوان شركت توسعه‌دهنده‌ي نرم‌افزار موبايل شناخته مي‌شود  انواع محتواي و اكثرا تصور مي‌كردند كه گوگل، قصد ورود به بازار موبايل دارد.
اندي رابين /  Andy  Rubin
اندي رابين در گوگل به‌عنوان معاون ارشد تيم جديدي به همان نام اندرويد مشغول به كار شد. او تيمي هشت نفره را مديريت مي‌كرد كه مسئوليت توسعه‌ي يك پلتفرم موبايلي مبتني بر كرنل لينوكس را برعهده داشت. گوگل هم متعهد شده بود كه فرايندهاي بازاريابي را براي اندرويد به‌عنوان يك پلتفرم مخصوص دستگاه‌هاي موبايل انجام دهد. آن‌ها همكاري خود را با شركت‌هاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري متعدد شروع كردند و خبر توسعه‌ي سيستم‌عامل نيز به‌مرور به اپراتورهاي موبايل اعلام شد.
دوران فعاليت اندي رابين در گوگل، با مديريت و توسعه‌ي پروژه‌هاي متعددي همراه شد. او به تشكيل اتحادي به‌نام Android Update Alliance كمك كرد كه عرضه‌ي به‌روزرساني‌ها بين اپراتورها را هماهنگ مي‌كرد. از فعاليت‌هاي مثبت ديگر رابين در گوگل مي‌توان به پشتيباني و مديريت خريد موتورولا اشاره كرد.
جنگ اپل و گوگلاپل در سال ۲۰۰۷ گوشي آيفون را معرفي كرد كه به‌عنوان يك محصول انقلابي به دنياي موبايل وارد شد. در آن زمان، گوگل هنوز مشغول توسعه‌ي سيستم‌عامل موبايلي اختصاصي يعني اندرويد بود. وقتي استيو جابز آيفون را با همان مهارت‌هاي هميشگي بازاريابي روي استيج نمايش داد، اندي رابين متوجه شد كه بايد ايده‌هاي رونمايي از سيستم‌عاملش را كاملا بازطراحي كند.
اندي رابين رويداد معرفي آيفون را ازطريق اينترنت و سوار بر تاكسي مشاهده مي‌كرد. وقتي استيو جابز گوشي هوشمند جديد شركتش را به حضار نشان مي‌داد، اندي از راننده خواست تا خودرو را متوقف كند. او با شگفت‌زدگي از معرفي دستگاه اپل، پيش خود به اين نتيجه رسيد كه نبايد گوشي مدنظرش را معرفي كند. اپل برنامه‌هاي توسعه و طراحي گوشي جديدش را با پوشش خبري مناسبي انجام مي‌داد. درواقع اكثر مهندسان گوگل از برنامه‌هاي استيو جابز و تيمش مطلع بودند؛ اما هيچ‌كدام تصور نمي‌كردند كه رقيب محصولي با اين كيفيت معرفي و عرضه كند.
اندي رابين
سبك نمايش گوشي هوشمند توسط رابين، شبيه به استيو جابز به‌نظر مي‌رسد
گوگل تصميم داشت تا سيستم‌عامل موبايلي را تا پايان سال ۲۰۰۷ معرفي كند. پس از اينكه آيفون معرفي شد، آن‌ها تصميم گرفتند تا برنامه‌ي رونمايي را به تعويق بيندازند؛ چون اندرويد شباهت‌هاي زيادي به سيستم‌عامل آيفون داشت. درواقع معرفي آيفون ضربه‌ي محكمي به كل پروژه‌ي اندرويد وارد كرد. مهندسان گوگل علاوه بر شباهت سيستم‌عامل به iOS، با مشكلي جدي‌تر يعني همان كيفيت بالاي آيفون روبه‌رو بودند. كيفيتي كه دستاورد آن‌ها را به فناوري قديمي شبيه مي‌كرد. حتي يكي از مهندسان اندرويد در آن سال‌ گفته بود كه طراحي اوليه‌ي سيستم‌عامل، نسبت به آيفون واقعا نامناسب و ضعيف بود و در مقام مقايسه شبيه به محصولي متعلق به دهه‌ي ۱۹۹۰ به‌نظر مي‌رسيد.
تيم اندرويد با وجود ضربه‌ي سختي كه از اپل خورده بود، توسعه‌ي سيستم‌عامل را با قدرت ادامه داد. آن‌ها درنهايت در همكاري با HTC، اولين گوشي هوشمند اندرويدي را به‌نام HTC G1 يا HTC Dream در سال ۲۰۰۸ به بازار عرضه كردند. نرم‌افزار موجود روي گوشي مذكور، به‌هيچ‌وجه به‌خوبي iOS در آيفون نبود؛ اما به‌اندازه‌اي شبيه به دستاورد اپل به‌نظر مي‌رسد كه خشم و واكنش شديد استيو جابز را به‌همراه داشت. او در اظهارنظري تند گفته بود كه تمامي بخش‌هاي اندرويد، تقليدي منزجركننده از كار آن‌ها است.
استيو جابز، اندي رابين را به كپي كردن تمامي بخش‌هاي iOS متهم مي‌كرداستيو جابز تا پيش از عرضه‌ي عمومي اندرويد، رابطه‌ي خوبي با مديران اصلي گوگل داشت. او به لري پيج و سرگي برين و اريك اشميت اعتماد مي‌كرد. حتي اريك اشميت، دركنار مديريت اجرايي گوگل، در هيئت‌مديره‌ي اپل هم عضو بود. اين سه نفر، جابز را در جريان توسعه‌ي اندرويد قرار داده بودند و به او قول دادند كه محصول نهايي، متفاوت از iOS خواهد بود. به‌هرحال جابز به آن‌ها اعتماد داشت تا اينكه اولين گوشي هوشمند مجهز به اندرويد به بازار رسيد.
پس از اينكه جابز، اندرويد را از نزديك مشاهده و تجربه كرد، به‌صورت جدي از مديران گوگل خواست تا طراحي آن را تغيير دهند. او جلسه‌اي مهم به‌همراه طراح ارشد نرم‌افزار آيفون، اسكات فورستال ترتيب داد كه لري پيج و اندي رابين و آلان ايوستيس، معاون ارشد مهندسي گوگل نيز در آن حضور داشتند؛ جلسه‌اي تاريخي كه به‌صورت نگران‌كننده‌اي پيش رفت. يكي از مديران اجرايي اپل كه بعدا توسط جابز از محتواي جلسه باخبر شده بود، درباره‌ي آن گفت: «جلسه كاملا به سمت مشكلات شخصي پيش رفت. جابز مي‌گفت كه رابين بسيار عصباني شد و به او گفت كه رويكردي ضد نوآوري دارد. سپس استيو هم با عصبانيت با اندي صحبت كرده بود. او اندي را متهم كرد كه تلاش مي‌كند شبيهش باشد و حتي مدل لباس پوشيدن و عينكش را هم تقليد مي‌كند».
Andy Rubin
جلسه‌ي تاريخي اپل و گوگل با وجود تمام نفرت و دشمني كه بين جابز و رابين ايجاد كرد، براي اپل مفيد بود. مهندسان اندرويد ملزم شدند تا بخش‌هايي كه شباهت زيادي به iOS داشت تغيير دهند و حتي حذف كنند. به‌عنوان مثال قابليت مولتي تاچ كه در آيفون هم وجود داشت، ‌از اندرويد حذف شد. دراين‌ميان رابين بسيار از جابز عصباني بود. او پس از جلسه‌ي تاريخي روي يك تخته در دفترش نوشته بود: «STEVE JOBS STOLE MY LUNCH MONEY».
عصبانيت رابين از جابز به‌حدي بود كه او حتي تصميم به ترك گوگل گرفت. اندي اعتقاد داشت بسياري از قابليت‌هايي كه اپل، ادعاي اختراع آن‌ها را دارد، درواقع اختراع‌شان نيست. به‌هرحال اندرويد به‌مرور قابليت‌هاي مپرد بحث را به سيستم‌عامل افزود و رابين نيز برنامه‌ي ترك گوگل را فراموش كرد. پس از پنج سال، تعداد اعضاي تيم او از هشت به ۲۵۰ نفر رسيده بود.
داستان جنجالي ترك گوگلاندي رابين در سال ۲۰۱۴ از گوگل جدا شد. مسيري كه به جدايي رابين از مانتين ويو انجاميد، پرپيچ‌وخم بود و بحران‌هاي متعددي را براي هر دو طرف به‌همراه داشت. زماني‌كه رابين گوگل را ترك مي‌كرد، مديران قدرداني مبسوطي از او و به‌نوعي رابين را مانند قهرمان معرفي كردند. لري پيج، مديرعامل وقت گوگل درباره‌ي اندي رابين گفته بود: «من براي اندي آينده‌اي روشن و عالي را آرزو مي‌كنم. او با اندرويد، دستاوردي واقعا بزرگ داشت كه اكنون بيش از يك ميليارد كاربر راضي و شاد دارد».
روند جدايي اندي رابين از گوگل از سال ۲۰۱۳ شروع شد. لري پيج ماه مارس در يك پست وبلاگي اعلام كرد كه رابين از مديريت تيم اندرويد به مديريت پروژه‌اي جديد در گوگل منتقل مي‌شود. ساندار پيچاي جايگزين رابين شد كه اكنون هم به‌عنوان مديرعامل شركت مشغول است. رابين پس از اندرويد به بخش رباتيك گوگل رفت تا فعاليتش را در حوزه‌ي اصلي موردعلاقه‌اش ادامه دهد. او از مديريت بخش رباتيك بسيار خوشحال و هيجان‌زده بود و در مصاحبه‌هاي گوناگون، وضعيت جديد را آرماني توصيف مي‌كرد. درنهايت اندي رابين در سال ۲۰۱۴ گوگل را ترك و يك انكوباتور استارتاپ‌هاي سخت‌افزاري راه‌اندازي كرد. داستان زندگي او پس از ترك گوگل را در بخش بعدي ادامه مي‌دهيم.
آنچه در ابتدا در داستان جدايي رابين به رسانه‌ها گفته نشد، رابطه‌ي نامشروع قهرمان گوگل با يكي از كارمندان بود كه پيامدهايش كل شركت را تحت تأثير قرار داد. كارمند سابق گوگل حتي رابين را به آزار جنسي متهم كرده بود. گوگل ادعاهاي او را بررسي و صحت آن‌ها را تأييد كرد. دو مدير اجرايي گوگل در مصاحبه با رسانه‌ها اين جريان را عمومي كردند و گفتند كه پيچ پس از اطلاع از قضيه از اندي خواست كه استعفا دهد. گوگل مي‌توانست رابين را بدون پرداخت هيچ مزايايي اخراج كند. آن‌ها درعوض پاداش ۹۰ ميليون دلاري به او پرداخت كردند. همچنين شركت متعهد شد تا چهار سال، هرماه دوميليون دلار به رابين پرداخت كند.
اندي رابين /  Andy Rubin
دركنار ويك گاندوترا و ساندار پيچاي
اقدام گوگل در حمايت از اندي رابين، اقدامي تكراري بود. آن‌ها قبلا از دو مدير مرد ديگر نيز در جرياني مشابه حمايت و حتي كمك‌هزينه‌هايي را پس از ترك شركت پرداخت كرده بودند. همين تصميم‌گيري و اقدام مديران ارشد بعدها به چالش‌هاي جدي براي اهالي مانتين ويو تبديل شد و بسياري از كارمندان محيط گوگل را براي مديران آزاردهنده‌ي جنسي، مناسب و حتي مشوق بيان مي‌كردند.
رسانه‌هاي متعدد بين‌المللي، تا سال‌ها پس از جدايي رابين پرونده‌ي اتهام او و حمايت گوگل را تحليل و واكاوي مي‌كردند. گزارش‌هاي متعدد از رسانه‌هايي همچون نيويورك تايمز، تمركز مردم و كارمندان شركت را به مسئله‌اي‌ ريشه‌دار در گوگل بيشتر معطوف مي‌كرد. فشار رسانه‌اي تا حدي بود كه ساندار پيچاي بعدا به‌عنوان مديرعامل پيامي به كارمندان ارسال كرد و تعداد مديران و كارمندان اخراج‌شده به‌خاطر اتهام‌هاي جنسي را ۴۸ نفر ادعا كرد. به‌هرحال باز هم كارمندان وقت و سابق گوگل معتقد بودند كه اقدام‌هاي شركت كافي نيست.
در جريان‌هاي رسانه‌اي كه پس از جدايي رابين از گوگل ايجاد شد، بسياري از همكاران و مديران سابق او، شروع به صحبت درباره‌ي بخش‌هاي منفي شخصيتي‌اش كردند. ازطرفي رابين كسي بود كه سرويس‌هاي گوگل را از محيط محدود دسكتاپ، به دستگاه‌هايي آورد كه در دست ميلياردها كاربر ديده مي‌شدند. رابين با تمام مشكلاتي كه داشت، به‌هرحال قهرمان گوگل در دنياي موبايل بود. در سمت مقابل،‌ مديراني كه با او همكاري مي‌كردند، مي‌گويند رابين در رخدادهاي متنوع، زيردستان خود را حتي تحقير مي‌كرد. طبيعتا رابين و نماينده‌اش اين ادعا را رد مي‌كنند.
سرمايه‌گذاري و فعاليت مستقل مجددصرف‌نظر از دلايل و پيامدهاي كه جدايي رابين از گوگل به‌همراه داشت، او مجددا به مسير موردعلاقه‌اش، يعني طراحي و خلق مفاهيم جديد بازگشت. فعاليت در بخش رباتيك گوگل، نيازهاي ذهني رابين را برآورده نمي‌كرد. او مشكلي بزرگ، يعني دنياي گوشي‌هاي هوشمد را حل كرده بود و نياز به مسئله‌اي جديد داشت. وايرد دو سال پس از جدايي رابين، مقاله‌اي جالب درباره‌ي ايده‌هاي جديد او منتشر كرد كه به بخش‌هايي از آن اشاره مي‌كنيم.
Playground
اندي رابين چند ماه پس از ترك گوگل، شركت Playground Global را راه‌اندازي كرد؛ شركتي كه به‌گفته‌ي خود رابين، نوع جديدي از شركت‌ها بود؛ تركيبي كه مفاهيم انكوباتور و شركت مشاوره‌اي را به‌صورت تركيبي داشت؛ اما هيچ‌كدام از آن‌ها نبود. اندي رابين در شركت جديد، از استارتاپ‌هاي حوزه‌ي سخت‌افزار حمايت مي‌كرد. او البته حمايت خود را به كمك‌هزينه‌هاي مالي يا مشاوره محدود نكرده بود و دپارتمان مهندسي متمركز دراختيارشان مي‌گذاشت. دپارتماني متشكل از مهندسان باسابقه و حرفه‌اي كه همگي در گوگل، جنرال مجيك، اپل و ديگر شركت‌ها با رابين همكار بودند. تيم مهندسي در همكاري نزديك با گروه‌هاي جوان و ساختارشكن استارتاپي، توسعه‌ي سخت‌افزار و نرم‌افزار را براي قدرت بخشيدن به ماشين‌هاي هوشمند انجام مي‌دادند.
چشم‌انداز رابين براي پلي‌گراند گلوبال بسيار بزرگ بود. او نمي‌خواست شركتش محدود به ساخت چند محصول يا حتي پرورش چند شركت شود. رابين و همكارانش آينده‌ي متمركز بر هوش مصنوعي را در نظر داشتند و تلاش مي‌كردند تا پايه‌هاي اصلي توسعه‌ي فناوري را ازطريق شركت‌هاي تحت حمايت بسازند؛ پايه‌هايي كه به‌صورت آزاد دراختيار ديگران قرار بگيرد و درنهايت مانند اندرويد، به توسعه‌ي اكوسيستم بينجامد. شركت جديد او تقويت‌كننده‌ي ايده بود؛ ساختاري كه مفاهيم و ايده‌هاي اوليه را به محصولاتي با حداكثر تأثيرگذاري بر جهان پيرامون تبديل مي‌كرد. شركت پلي‌گراند اولين شركت رابين بود كه خبري از نام ربات‌ها در آن نبود (پس از دنجر و اندرويد)؛ اما توسعه‌ي جدي آن‌ها را در سر داشت.
اسنشال آخرين فعاليت جدي اندي رابين بود كه در سال ۲۰۲۰ تعطيل شدشركت جديد رابين در سال ۲۰۱۵ توانست ۳۰۰ ميليون سرمايه‌گذاري از گوگل، HP، فاكسكان، ردپوينت، سيگيت و تنسنت دريافت كند. سرمايه‌ي جذب‌شده در پروژه‌هاي متعددي هزينه شد كه از مهم‌ترين آن‌ها مي‌توان به Owl Labs اشاره كرد. رابين درنهايت در سال ۲۰۱۹ از پلي‌گراند جدا شد.
شركت اسنتشال پروداكتس دستاورد بعدي كارآفرينانه‌ي اندي رابين بود. او تصميم داشت تا مجددا شانس خود را در دنياي موبايل و تجهيزات جانبي امتحان كند و در سال ۲۰۱۵، شركت راه‌اندازي كرد. اسنشال فون و تجهيزات جانبي آن مانند  متنيRFM چيست دوربين ۳۶۰ درجه، از محصولات اصلي شركت بودند. رابين ادعا مي‌كرد كه اسنشال فون تجربه‌اي ناب از اندرويد را به كاربران عرضه مي‌كند و سريع‌ترين به‌روزرساني‌هاي نرم‌‌افزاري را خواهد داشت. اسنشال فون در سال ۲۰۱۷ به بازار عرضه شد و استقبال مناسب علاقه‌مندان به اكوسيستم اندرويد را تجربه كرد. جريان شكايت و رسوايي اندي رابين در سال ۲۰۱۷ باعث شد تا او چند ماه مديريت اسنشال را رها كند. درنهايت، اين شركت مستقر در پالو آلتو در سال ۲۰۲۰ اعلام كرد كه ديگر به فعاليت ادامه نخواهد داد.
اسنشال فون
اسنشال فون
زندگي شخصي اندي رابيندر بخش داستان جدايي اندي رابين از گوگل، به جنبه‌هايي از زندگي شخصي او اشاره كرديم. رفتارهاي نامناسب با كارمندان و اسنادي كه از سوءرفتار جنسي رابين منتشر شده بود، اعتبار او را به‌صورت نگران‌كننده‌‌ي خدشه‌‌دار كرد. او با ري هيرابارو ازدواج كرده بود كه پس از جريان رسوايي‌ها و دادگاه‌ها، از هم جدا شدند. آن‌ها كافي‌شاپي در لوس آلتوس كاليفرنيا داشتند كه در سال ۲۰۱۸ تعطيل شد.
رابين و همسر سابقش در خانه‌اي در وودسايد كاليفرنيا ساكن بودند كه در سال ۲۰۱۴ به مبلغ ۲۳ ميليون دلار خريده بودند. آن خانه هم در سال ۲۰۱۸ و در جريان جدايي، به فروش گذاشته شد؛ اما اكنون رابين در آن زندگي مي‌كند. ظاهرا او اكنون ازلحاظ اشتغال تنها به‌عنوان يكي از شركتي ردپوينت ونچرز شناخته مي‌شود.

 

 

 

 



منبع: زوميت

چند نكته در بازاريابي آنلاين

هر كسب‌وكاري نياز به معرفي و شناخته شدن دارد و راهكارهاي تبليغاتي خاص خود را مي‌طلبد. براي شروع يك فعاليت اقتصادي اينترنتي دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال نيز بايد راهكارها و استراتژي‌هاي تبليغاتي آن را به‌خوبي شناخت تا بتوان به هدف اصلي آن، كه تبديل شدن به برندي معروف است، دست يافت.
هنگامي كه شروع به ايجاد يك كسب‌وكار آنلاين مي‌كنيد، انرژي زيادي داريد و اهداف بزرگي در سر مي‌پرورانيد اما بايد توجه داشته باشيد كه همان اندازه كه امكان دارد شما به اوج موفقيت در آن كسب‌وكار برسيد، اين امكان نيز وجود دارد كه در آن شكست بخوريد، پس در درجه اول با پذيرفتن اين واقعيت، نقشه راه خود را مشخص كنيد، چراكه راه‌اندازي يك كسب‌وكار بدون در نظر گرفتن استراتژي‌هاي بازاريابي براي آن، مانند رفتن به سفر بدون نقشه است.
هر چقدر در انتخاب استراتژي‌هاي  دوره جامع بازاريابي ديجيتال بازاريابي با دقت بيشتري عمل كنيد، موفقيت بزرگ‌تري را از آن خود خواهيد كرد. داشتن تمركز بر روي هدف اوليه، ارائه محتواي تبليغاتي باكيفيت و استفاده از رسانه‌هاي اجتماعي و ديگر امكانات تبليغاتي آنلاين ازجمله راهكارهاي ضروري و استراتژيك در بازاريابي آنلاين است كه در ادامه معرفي مي‌شوند.
yalda-summit تمركز بر روي هدف اصليهدف اوليه در شروع تجارت الكترونيكي، تشخيص درست مخاطبان و تمركز بر شناخت و جذب آن‌هاست. در قدم اول بايد دايره مخاطبان خود را انتخاب و روي آن‌ها تمركز كنيد. توجه داشته باشيد كه شركت‌هاي بزرگ در همان قدم اول بزرگ نبوده‌اند، فيس‌بوكي كه در حال حاضر از نوجوانان گرفته تا پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در آن حساب كاربري دارند، زماني فقط در محدوده دانشجويان دانشگاهي خاص كار خود را آغاز كرده؛ بنابراين از كوچك بودن هدف خود نترسيد و سعي كنيد با تمركز درست بر روي آن، به جلو پيش برويد و به‌مرور دايره مخاطبانتان را بزرگ‌تر كنيد.
 رسانه‌هاي اجتماعييكي از راهكارهاي موثر در تعامل مستقيم با مشتريان فعلي و بالقوه، رسانه‌هاي اجتماعي هستند. استفاده از اين فضاهاي آنلاين كه حجم زيادي از مخاطبان را براي شركت‌ها به همراه دارند، بسيار مقرون‌به‌صرفه است و هزينه‌هاي كمتري نيز به دنبال دارد.
از آنجايي كه اين رسانه‌هاي اجتماعي كاربران زيادي در سطح جهان دارند، در خط مقدم استراتژي‌هاي بازاريابي آنلاين قرار دارند و با ارائه نرم‌افزارها و برنامه‌هاي كاربردي تبليغاتي متنوعي كه دارند، كمك شاياني به برند و معروف شدن شركت‌ها و محصولات آن‌ها مي‌كنند.
بنابراين در شروع يك تجارت الكترونيك، شناخت اين رسانه‌ها و كاربران آن‌ها باعث ارائه تبليغات مناسب و مطابق با سليقه آن‌ها مي‌شود و به‌مرور نام تجارت مذكور در ذهن كاربران ثبت مي‌شود.
 ارائه محتواي باكيفيتvideo-yalda-summitهنگام استفاده تبليغاتي از شبكه‌هاي اجتماعي آنلاين، تنها حضور در آن‌ها كافي نيست؛ بلكه ارائه محتواي باكيفيت براي ديده شدن بسيار مهم‌تر است. بنابراين سعي كنيد محتوايي كه براي تبليغات ارائه مي‌كنيد جذاب باشد و مخاطبان را به سوي خود جلب كند.
يكي از راهكارهاي مهم براي اينكه درجه كيفيت محتواي خود را ارزيابي كنيد اين است كه خود را در جاي مخاطبان قرار دهيد و صادقانه از خود بپرسيد آيا اين محتوا، ارزش بارگذاري مجدد توسط كاربران را دارد؟ و آيا با ديدنآموزش جامع بازاريابي آنلاين  آن حاضر هستند دوستان خود را نيز در تماشاي آن سهيم كنند؟ در طراحي وب‌سايت شركت خود نيز همين شيوه را در نظر بگيريد و با تشكيل يك تيم مجرب و قوي بازاريابي، محتوايي باكيفيت ارائه دهيد و سعي كنيد به دنبال يافتن دلايلي باشيد كه منجر به بازديد كاربران از وب‌سايت شما مي‌شود. هرچقدر بتوانيد در ارائه محتواي آموزش آنلاين بازاريابي ديجيتال مورد نظر خود بيشتر سليقه و علايق مخاطبان را در نظر بگيريد، قطعا بازخورد بيشتر و موفق‌تري دريافت خواهيد كرد.
 استفاده از تمام جنبه‌هاي بازاريابيتجارت الكترونيكي پايه‌هاي بازاريابي مختلفي را در اختيار شركت‌ها قرار مي‌دهد، سعي كنيد در معرفي برند خود از تمام اين امكانات استفاده كنيد. روزانه كاربران اينترنتي زيادي به ايميل‌هاي خود سر مي‌زنند، پس داشتن ليست بلند بالايي از آدرس‌هاي الكترونيكي مي‌تواند ازجمله اهداف شما باشد كه خوشبختانه امروزه كمپين‌هاي تبليغاتي زيادي هستند كه اين امكانات را در اختيار شركت‌ها مي‌گذارند و حتي اگر تيم بازاريابي شما اين ليست را نداشته باشد، از طريق شركت‌هاي مذكور مي‌توانيد آن را تهيه كنيد؛ ضمن اينكه رسانه‌هاي اجتماعي، موتورهاي جستجوگر، و سايت‌هاي مختلف و… نيز همگي اين پتانسيل را دارند كه محيطي براي بازاريابي محصولات شما باشند و مي‌توانيد با توجه به نوع توليداتي كه داريد از آن‌ها استفاده كنيد.
منبع: شنبه

 

 

سلطه كامل گوگل و فيسبوك بر صنعت بازاريابي ديجيتال

 بر اساس گزارشاتِ برايان ويسر، تحليلگر ارشد موسسه‌ي IAB كه در روز چهارشنبه منتشر شد، شركت‌هاي گوگل و فيسبوك به همراه هم صاحب ۹۹ درصد سود حاصل از بازاريابي ديجيتال در سال گذشته در آمريكا هستند.
بر طبق يادداشتي كه در اختيار وب‌سايت بيزينس اينسايدر قرار گرفت، ويسر اظهار كرد اين دو غول بازاريابي ديجيتال با افزايش ۵ درصدي سهم دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال خود نسبت به دو سال گذشته، در مجموع ۷۷ درصد سود عمده‌ي به‌دست‌آمده از اين صنعت را در سال ۲۰۱۶ تصاحب كرده‌اند. وي افزود فيسبوك به‌تنهايي صاحب ۷۷ درصد از مجموع افزايش سود اين صنعت رو به رشد است.
بر اساس برآورد‌هاي IAB، دوره جامع بازاريابي ديجيتال مجموع سود صنعت بازاريابي آنلاين در ايالات متحده با رشد ۲۱.۸ درصد از ۵۹.۶ ميليارد دلار به ۷۲.۵ ميليارد دلار در سال ۲۰۱۶ رسيد. اما به گفته‌ي ويسر، به علت سلطه‌ي گوگل و فيسبوك، ميانگين نرخ رشد براي شركت‌هاي ديگر اين بخش در سال گذشته، تقريبا نزديك به صفر بوده است.
از آن جايي كه فيسبوك و گوگل ميزان دقيق سود خود از اين صنعت را در بازار ايالات متحده فاش نمي‌كنند، اين محاسبات و ارقام جديد كاملا منطبق بر واقعيت نيستند. ويسر با اطلاع از اين امر مي‌نويسد:
اين داده‌ها به‌طور كلي بر سلطه‌ي حال حاضر گوگل و فيسبوك بر اين صنعت اشاره مي‌كنند.
ويسر در ايميلي كه براي بيزينس اينسايدر ارسال كرده بود، نوشت:
نكته‌ي اصلي اين است كه اگر گوگل و فيسبوك مكان‌هاي اصلي تماشاي تبليغات براي خريداران هستند، به‌واسطه‌ي آموزش ديجيتال ماركتينگ پيشرفته رابطه‌ي بلندمدتي است كه اين شركت‌ها با كاربران خود حفظ كرده‌اند و مرهون داده‌هاي مرتبطي است كه از اين راه به دست آورده‌اند. هر كسب‌وكاري كه با اين دو شركت همكاري داشته باشد، تابع و زيرمجموعه‌ي آن‌ها محسوب مي‌شود.

 

 

 
منبع : زوميت

گذار از كسب و كار آفلاين به كسب و كار آنلاين چگونه است؟

روز به روز بر تعداد كارآفريناني دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال كه از دنياي كسب و كار هاي فيزيكي به دنياي كسب و كار هاي آنلاين پا مي گذارند افزوده مي شود. علت اين امر پتانسيل بالاي دنياي اينترنت، و اين حقيقت است كه بسياري از صنايع آفلاين در حال تبديل شدن به شركت هاي آنلاين هستند. اين در حالي است كه تحقق بخشيدن به اين گذار مي تواند كار آساني نباشد.
آج آگراوال از Inc.com به تازگي با كامرون گاس، دوره جامع بازاريابي ديجيتال يكي از مؤسسين Quality Lead Associates، مصاحبه اي داشته است و در مورد مسيري كه در اين سناريو پيش روي كارآفرينان قرار مي گيرد با او صحبت كرده است. گفتگوي جذاب اين دو را در ادامه خواهيد خواند.
اول از همه، مي توانيد خودتان را معرفي كنيد؟گاس: حتماً. من در حال حاضر كارآفريني محسوب مي شوم كه ۸۰ درصد آموزش جامع بازاريابي آنلاين شركت هايش آنلاين هستند. اما پيش از اين، مسئوليت يك مجموعه بنگاه معاملات اتومبيل را بر عهده داشتم و بيشتر زندگي شغلي خودم را در كسب و كار هاي خودم و در محيطي صرف كرده ام كه با مشتري مواجهه ي مستقيم دارد.
پتانسيل هاي فراوان اينترنت توجه من را به خود جلب كرد و در سال ۲۰۱۲ تصميم گرفتم يك كسب و كار آنلاين به راه بياندازم. اين به چند دوره رشد و خريداري هاي متعددي منجر شد كه ما را به اداره ي يكي از بزرگ ترين مؤسسات خلق مشتري راغب با تخصص در بازار هاي عمده فروشي آنلاين رساند.
گفتيد پتانسيل بالاي اينترنت توجه شما را جلب كرد، اما مگر چنين گذاري كار آساني بود؟گاس: بايد بگويم خير. به همين دليل است كه تصميم گرفتم با صنعتي اين كار را شروع كنم كه پيش از آن تجربه اش را داشتم. من زماني كه يك مجموعه بنگاه معاملات آموزش آنلاين بازاريابي ديجيتال اتومبيل را اداره مي كردم، دركي كلي از انتظارات مشتريان و فروشندگان داشتم. به همين دليل بود كه تجسم محصول نهايي كه مي خواستم برايم سخت نبود. من درباره ي اين صنعت به اندازه ي كافي اطلاعات داشتم كه بتوانم از پس چنين گذاري بر بيايم.
با اين وجود، بازاريابي، امور مشتريان، توليد و توسعه ي محصول در دنياي آنلاين به كلي متفاوت است. كمترين زحمت آن فرايند هاي پرداخت به ازاي كليك و تبديل بازديد كننده به مشتري است كه خودشان زحمات بسيار زيادي دارند. بنابراين توصيه ي من به كارآفرينان اين خواهد بود كه صنعتي را براي ورود به حوزه ي آنلاين انتخاب كنند كه از قبل آن را مي شناسند، و پيش از آنكه ردپاي خود را گسترش دهند به طور كامل در آن مهارت كسب كنند.
شما بزرگ ترين چالش اين گذار را چه مي دانيد؟گاس: بزرگ ترين چالشي كه من با آن مواجه شدم دست كم گرفتن تفاوت هاي روزمره ي اين دو بود. عادت كردن به اين احساس كه قرار نيست صبح به صبح فروشگاهتان را باز كنيد دشوار است. بايد بتوانيد در خلأ و انزوا به خودتان انگيزه بدهيد. براي آنكه به اين حالت عادت كنيد بايد انسان بي نهايت خودباوري باشيد. من سال هاي سال با اعضاي تيم خود تعامل رو در رو داشتم. اما در دنياي آنلاين، اكثريت ارتباطات و تعاملات شما از طريق تلفن يا ايميل انجام مي شود. بازگو كردن چشم انداز و صميمي شدن با يك كارمند جديد از طريق ايميل يا تماس تلفني مي تواند چالش برانگيز باشد. در كل عادت كردن به اين موضوع براي من دشوار بود.
با اين حال، بر خلاف يك كسب و كار آفلاين، در حوزه ي آنلاين بايد آمادگي كار ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته را داشته باشيد و زمان خود را هوشمندانه مديريت كنيد. اينترنت يك فروشگاه حقيقي و فيزيكي در اختيار شما قرار نمي دهد، اما زحمت يك فروشگاه مجازي اگر نگوييم بيشتر، كمتر از يك فروشگاه حقيقي نيست. عمليات فروش به ساعات معيني محدود نيست، به همين دليل شناسايي زودهنگام مشتري از اهميت زيادي برخوردار است. موفقيت آنلاين مستلزم بهره گيري از مجموعه ي متفاوتي از مهارت هاست، از جمله سئو، روش هاي پرداخت به ازاي كليك، ايميل، خبرنامه، و مديريت شبكه هاي اجتماعي.
شما چگونه سعي كرده ايد در دنياي رقابتي آنلاين، خدمات جديدي ارائه دهيد؟گاس: اين هم يكي ديگر از چالش هايي بود كه با آن مواجه بودم. در ابتدا اينكه تا چه حد سريع بايد تغيير مي كرديم من را از توان مي انداخت. اما به محض آنكه به اين موضوع عادت مي كنيد، اين فرايند كم كم به بخش جدايي ناپذيري از شركت شما تبديل مي شود.
شما بايد هميشه محصول يا خدمات تازه اي ارائه دهيد. رقباي شما مي توانند يك شبه سايت جديدي راه اندازي كنند و باعث شوند آموزش بازاريابي آنلاين صبح با ديدن افت ترافيك سايت خود گيج شويد. بايد هميشه حواستان به رقبايتان باشد و آنها را زير نظر داشته باشيد. تغييرات گوگل و مايكروسافت هم كه جاي خود دارند. نيازهاي مشتريان و شيوه هاي تهاجمي رقبا براي برطرف كردن آنها، مدتهاست شركت ها را مجبور كرده اند هر روز بيش از پيش بر سرعت خود بيافزايند.
من براي مقابله با اين موضوع سعي مي كنم خودم را در جمع كساني قرار دهم كه من را به چالش بكشند. از آنجايي كه غرورم اجازه نمي دهد كسي در كار از من پيشي بگيرد، متوجه شدم قرار گرفتن در چنين جمعي، من را مجبور مي كند هميشه در بهترين حالت خود باشم. حال تصور كنيد اگر محل كارتان پر از آدم هايي با همين ويژگي باشد، چه تيم فق العاده اي مي تواند شكل بگيرد.
اين روزها كارآفرينان بيش از هر زمان ديگر تشنه ي فناوري هستند، بنابراين ورود به كسب و كاري آنلاين براي كارآفرينان تازه وارد نبايد چندان سخت باشد؛ به ويژه نسل جوان. مادامي كه از فناوري به طور صحيح و مستمر استفاده كنيد، نبايد نگران تطبيق دادن خود با شرايط متغير آن باشيد.

 

منبع:ديجياتو

راهنماي جامع بازاريابي براي استارتاپ‌ها

پويش پورمحمدنويسنده: پويش پورمحمد

 سه شنبه, ۲۰ فروردين ۹۸ ساعت ۲۱:۳۰

 راهنماي جامع بازاريابي براي استارتاپ‌هاتوييتر تلگرامذخيره فرايند بازاريابي براي استارتاپ‌هايي كه با منابع محدود مواجه‌اند و هنوز به‌عنوان كسب‌وكاري نوپا در ابتداي مسيرشان هستند، مرز بين پيروزي و شكست است.

راه‌اندازي و شروع هر كسب‌وكار بسيار هيجان‌انگيز است؛ اما متأسفانه تئوري «اگر محصول را توليد كني، مشتريان خود را پيدا مي‌كند» در بازارهاي رقابتي امروزي به واقعيت تبديل نمي‌شود. پشت‌صحنه‌ي بيشتر داستان‌هاي برند موفقي كه مي‌شنويم، سال‌ها سخت‌كوشي و پيگيري است. به‌بيانِ‌‌ساده، بازاريابي استارتاپ مسئله‌اي منحصربه‌فرد محسوب مي‌شود كه دليل آن غالبا منابع محدود، يعني زمان و بودجه و نيروي كار ماهر است.
زماني‌كه استارتاپي اداره مي‌كنيد، بايد مطمئن شويد هر تلاشي هرچند كوچك، به‌خوبي برنامه‌ريزي‌ و بي‌عيب‌و‌نقص اجرا مي‌شود؛ مخصوصا وقتي مي‌دانيد رويكردهاي سنّتي بازاريابي براي استارتاپ‌ها جواب نمي‌دهد. بازاريابي استارتاپ حوزه يا حتي علم كاملا متفاوتي است؛ ازاين‌رو، در اين مطلب سعي مي‌كنيم مهم‌ترين نكات اين حوزه را مرور كنيم.
پايه‌هاقبل از اينكه آجرها را روي‌هم بگذاريد و ساخت ديوارها را آغاز كنيد، به پِي محكمي نياز داريد. تنظيم استراتژي مناسب و موفق بازاريابي استارتاپ نيز از اصول مشابهي پيروي مي‌كند. بنابراين، پيش‌ازاينكه تلاش‌هاي بازاريابي خود را شروع كنيد، مطمئن شويد مباني زير را به‌خوبي پوشش داده‌ايد:
Choosing a Market
انتخاب بازاربراي بنيان‌گذاران استارتاپ آسان است كه فكر كنند جهان، محصولات آن‌ها را دوست دارد. بنيان‌گذاران با محصولات خود نفس مي‌كشند و زندگي مي‌كنند؛ اما واقعيت اين است كه احتمالا فقط بخش كوچكي از جامعه به محصولاتتان علاقه‌مند‌ هستند.
اگر تلاش كنيد استارتاپ را در همه‌ي بازارها يا نزد همه‌ي مردم بازاريابي كنيد، هم زمان و هم پول خود را هدر مي‌دهيد. بهترين راه‌حل اين است كه نيچ ماركت هدف را بيابيد و انرژي خود را روي كسب سهم بيشتري از اين بازار متمركز كنيد.
چگونه مي‌توانيد بازار را انتخاب كنيد؟ براي اين منظور بايد به چهار عامل اصلي توجه كنيد:
اندازه‌ي بازار (Market Size): آيا جمعيت‌شناسي منطقه‌اي را هدف قرار مي‌دهيد؟ شما بايد بدانيد دقيقا با چه تعداد مشتري بالقوه رو‌به‌رو هستيد.ثروت بازار: آيا اين بازار مي‌تواند هزينه‌ي خريد محصولات شما را بپردازد؟رقابت بازار: آيا اين بازار اشباع‌ شده و رقباي زيادي در آن حضور دارند؟گزاره‌ي ارزش: آيا گزاره‌ي ارزش استارتاپ شما به‌حدي ارزشمند است كه صداي كسب‌وكار خود را از سايرين متمايز كنيد؟تعريف كليدواژه‌هاپس‌ازاينكه بازار هدف را به‌وضوح مشخص كرديد، مي‌توانيد فهرست كليدواژه‌ها را جمع‌آوري كنيد. شما از فهرست كليدواژه‌ها عمدتا براي وبلاگ نويسي و رسانه‌هاي اجتماعي و وب‌سايت اصلي بازاريابي خود استفاده مي‌كنيد. اساسا بايد فهرستي از كلمات يا عباراتي فراهم كنيد كه به برندتان بسيار مرتبط هستند. به اين پرسش پاسخ بدهيد: مردم براي پيداكردن استارتاپ شما، چه واژه‌هايي در گوگل جست‌وجو مي‌كنند؟
بهتر است ابتدا سه تا پنج كليدواژه‌ي اصلي را بنويسيد. اين واژه‌ها بايد كاري كه استارتاپ شما انجام مي‌دهد، به‌طور كامل، اما خلاصه بيان كنند. فهرست كليدواژه‌هاي اصلي بايد براساس گزاره‌ي ارزش استارتاپ تعيين شود. محصول يا خدمت يا ارزش پيشنهادي به مشتري چيست؟
در مرحله‌ي بعد بايد كليدواژه‌هاي ثانويه را بنويسيد كه عبارات خاص‌تري هستند. اين كليدواژه‌ها بيشتر در وبلاگ شركت، ايميل ماركتينگ و... به‌كار مي‌روند. با استفاده از ابزارهاي رايگان مي‌توانيد كليدواژه‌هايي بيابيد كه در‌حال‌حاضر، ترافيك بيشتري به‌سمت وب‌سايت شما مي‌فرستند.
نكته‌: مشخصه‌ي بهترين كليدواژه‌هايي كه ازطريق اين ابزارها پيدا مي‌شوند، رقابت كم و ترافيك زياد است. به‌عبارت‌ِديگر، بسياري از مردم اين كليدواژه‌ها را جست‌وجو مي‌كنند؛ اما نتايج زيادي براي آن‌ها نمايش داده نمي‌شود.
 Defining Success
تعريف موفقيتاستارتاپ‌هاي مختلف به شيوه‌هاي متفاوتي موفقيت را تعريف مي‌كنند. به‌عنوان‌ مثال، براي استارتاپ A پانصد مشترك يا ثبت‌نام جديد در هر ماه، موفقيت درخورتوجهي محسوب مي‌شود؛ درحالي‌كه استارتاپ B كسب درآمد ۵۰,۰۰۰ دلاري در هرماه را موفقيت مي‌داند. هر ايده‌اي كه از موفقيت استارتاپ داريد، بايد آن را در همان مراحل اوليه تعريف كنيد و به همه‌ي اعضاي تيم اطلاع دهيد. مطمئن شويد همه‌ي اعضاي استارتاپ تعريف شما از موفقيت را مي‌دانند و آماده‌اند به‌سمت آن حركت كنند.
مقاله‌هاي مرتبط:مقايسه بازاريابي براي استارتاپ ها و شركت‌هاي بزرگمعرفي استارتاپ‌هاي بزرگي كه از استراتژي بازاريابي محتوا استفاده مي‌كنندفرقي نمي‌كند موفقيت را با كسب سود، درآمد، اشتراك يا هر چيز ديگري تعريف كرده‌ايد. مهم اين است كه در ايده‌ي خود ثبات داشته باشيد و هدف استارتاپ را به رشد واقعي مرتبط كنيد. پس، به ايده‌ي انتخابي‌تان متعهد بمانيد.
تنظيم متريك‌هاي اصليمشخص‌كردن متريك‌ها نيز به‌همان اندازه‌ي تعريف موفقيت مهم است. همان‌طوركه نبايد در تعريف موفقيت افراط كنيد، نبايد متريك‌هاي غيرواقعي و بي‌فايده‌اي انتخاب كنيد. مطمئن شويد متريك‌هاي اصلي شما دقيقا اندازه‌گيري‌شدني و خاص هستند. به‌عنوان‌ مثال، فرض كنيد موفقيت استارتاپ را با عنوان ۵۰۰ ثبت‌نام جديد در ماه تعريف كرده‌ايد. شما مي‌توانيد نرخ تبديل سه تماس براي ثبت‌نام را اندازه‌گيري كنيد؛ اما هدف اين است كه چند معيار بسيار ارزشمند را براساس اقدام‌هاي انجام‌شده در سراسر قيف خريد مشتري انتخاب كنيد؛ مثلا ثبت‌نام، اشتراك خبرنامه، دانلود اي-بوك (كتاب الكترونيكي). سعي نكنيد همه‌چيز را اندازه‌گيري كنيد. فقط روي چند شاخص مهم موفقيت متمركز شويد.
نكته: اگر از ابتدا متريك‌هاي پايه را تنظيم كنيد، راحت‌تر مي‌توانيد رشد كسب‌وكار خود را بسنجيد.
Estimating a Conversion Rate
برآورد نرخ تبديلگام بعدي، تعيين نرخ تبديل و ارزش‌ها است. براي نمونه، ثبت‌نام در خبرنامه‌ي استارتاپ را در نظر بگيريد. ثبت‌نام ۱۰۰ خبرنامه‌ي جديد در هرماه مي‌تواند رشدي فوق‌العاده محسوب شود؛ البته اگر نرخ تبديل شما ۲۰ درصد باشد. نرخ تبديل ۲۰ درصدي به اين معنا است كه ۲۰ درصد از كل افراد مشترك خبرنامه‌ي شما به مشترياني تبديل مي‌شوند كه براي محصولاتتان پول مي‌پردازند. اگر نرخ تبديل شما ۱ درصد باشد، ثبت‌نام ۱۰۰ نفر در خبرنامه‌ي شركت خبر درخورتوجهي نيست.
شما بايد براساس داده‌هاي تاريخي استارتاپ، نرخ تبديل مشتريان بالقوه يا ليدهاي استارتاپ را برآورد كنيد. سپس، همين عمليات را براي محاسبه‌ي ارزش عمر هر مشتري انجام دهيد. اگر بدانيد چه درصدي از مشتريان بالقوه به مشتريان واقعي تبديل مي‌شوند و هريك از آن‌ها چه ارزش يا درآمدي براي استارتاپ ايجاد مي‌كنند، مي‌توانيد ارزش‌هايي براي تكميل اهداف مشخص كنيد.
تنظيم بودجهدرنهايت، نمي‌توانيم نقش بودجه را در تلاش‌هاي آتي بازاريابي ناديده بگيريم. شما بايد بررسي كنيد براي اجراي استراتژي بازاريابي استارتاپ از عهده‌ي پرداخت چه هزينه‌اي برمي‌آييد؟ به‌ياد داشته باشيد هزينه‌ي بازاريابي Inbound بسيار ارزان‌تر از هزينه‌ي بازاريابي Outbound است؛ ولي بازهم رايگان نيست. پس، بودجه‌ي بازاريابي را نيز از مراحل اوليه مشخص كنيد و محدوديت آن را بپذيريد.
مقاله‌ي مرتبط:چگونه بدون بودجه براي استارتاپ خود تبليغ كنيممسئله‌ي مهم ديگر برنامه‌ريزي و تقسيم دقيق بودجه‌ي بازاريابي است. به‌عنوان‌ مثال، وبلاگ شركت تا‌به‌امروز قدرتمندترين و مؤثرترين ابزار بازاريابي شما است؛ به‌همين‌دليل، تصميم مي‌گيريد ۴۰ درصد از بودجه را روي آن سرمايه‌گذاري كنيد يا شايد بخواهيد ۳۰ درصد از بودجه‌ي بازاريابي را براي توسعه‌ي كتاب يا دوره‌ي آنلاين جديد صرف كنيد. فقط مطمئن شويد قبل از شروع هزينه‌كردن، هزينه‌ي تداركات را پرداخت كرده‌ايد.
Social Media
رسانه‌هاي اجتماعيرسانه‌هاي اجتماعي يكي از راه‌هاي تبليغ محبوب‌ محتواي شما و يافتن اينفلوئنسرها (تأثيرگذاران) است. هر طرح ارتقاي محتواي عالي مشتريان بالقوه را به وب‌سايتتان مي‌آورد و تأثيرگذاران نيز مي‌توانند ليدها يا مخاطبان بالقوه‌ي زيادي به برند شما جذب كنند. به‌همين‌دليل، استارتاپ‌ها رسانه‌هاي اجتماعي را كانال‌هاي بازاريابي فوق‌العاده گران‌بهايي مي‌دانند. همان‌طوركه در مقالات ديگر زوميت نيز اشاره‌ كرده‌ايم، برخي نكات به شما كمك مي‌كنند حداكثر بهره را از بازاريابي رسانه‌هاي اجتماعي ببريد:
انتخاب شبكه‌هاي مناسب رسانه‌هاي اجتماعيبسياري از استارتاپ‌ها بدون استراتژي خاصي تعاملات گاه‌وبيگاهي در رسانه‌هاي اجتماعي دارند. البته، دو اشتباه ديگر نيز در‌اين‌زمينه بين استارتاپ‌ها رايج است: ۱. حضور در تمامي رسانه‌هاي اجتماعي؛ ۲. حضور در شبكه‌اي اجتماعي به‌دليل رقابت فراوان آن. اگر همه‌ي رقيبان شما در فيسبوك و توييتر و لينكدين حضور دارند، حتما شما هم بايد در اين رسانه‌هاي اجتماعي حضور داشته باشيد. اين‌طور نيست؟ شايد پاسخ اين پرسش منفي باشد.
مقاله‌ي مرتبط:استارتاپ ها چگونه بايد تبليغات را آغاز كنندفيسبوك، توييتر، اينستاگرام، پينترست، Reddit، لينكدين و Tumblr، مشهورترين رسانه‌هاي اجتماعي حال حاضر هستند. همه‌ي اين شبكه‌ها مي‌توانند به‌عنوان ابزاري براي ارتقا و نشر محتوا و ايجاد جامعه‌ي برند شناخته شوند؛ اما هريك از آن‌ها ويژگي‌هاي منحصربه‌فردي دارند. به‌عنوان‌ مثال، فيسبوك براي مشتريان فعلي شما مناسب است كه از پست‌هاي بصري مانند تصاوير و ويدئو لذت مي‌برند. افزون‌براين، كارايي توييتر براي مشتريان بالقوه‌اي كه لينك‌ها بهتر جواب مي‌دهند، مثل لينك‌هاي وبلاگ، بيشتر خواهد بود. هر شبكه‌ي اجتماعي به‌شيوه‌ي متفاوتي عمل مي‌كند. درعين‌حال، نبايد جمعيت‌شناختي هر شبكه‌ي اجتماعي را دستِ‌كم بگيريد. شبكه‌ي Tumblr مي‌تواند در جذب مخاطبان جوان و باهوش مؤثر باشد كه از به‌اشتراك‌گذاري نقل‌قول‌هاي الهام‌بخش و تصاوير خنده‌دار لذت مي‌برند. اگر هدف شما جذب چنين مخاطباني است، نبايد وقت خود را در لينكدين هدر بدهيد.
Defining the Best Times to Post
بهترين زمان براي ارسال محتواواقعيت اين است كه چيزي به‌نام «بهترين زمان» براي انتشار پست در شبكه‌هاي اجتماعي وجود ندارد. اگر نوجوانان را هدف قرار داده‌ايد، در طول سال تحصيلي، ممكن است صبح و شب بهترين زمان براي نشر محتوا باشد؛ ولي در طول تابستان، وضعيت فرق مي‌كند. بااين‌حال، برخي از كارشناسان ساعات زير را براي نشر محتوا توصيه مي‌كنند:
مقاله‌ي مرتبط:بهترين استراتژي شبكه‌هاي اجتماعي در سال ۲۰۱۸فيسبوك: ساعت ۱۲ ظهر براي به‌اشتراك‌گذاري محتوا، بهترين فركانس: هر دو روز يك پست.
توييتر: ساعت ۵ بعدازظهر بهترين ساعت براي دريافت ريتوييت، بهترين فركانس: يك تا چهار توييت حاوي لينك در هر ساعت.
در اين بخش، پيشنهاد مي‌كنيم دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال مطلب آموزش مديريت شبكه‌هاي اجتماعي براي كسب و كارها را مطالعه كنيد.
استفاده از فهرست كليدواژه‌هاحالا زمان آن فرارسيده كه از فهرست كليدواژه‌هايي كه قبلا آماده كرده‌ايد، بهترين استفاده را بكنيد. در حوزه‌ي رسانه‌هاي اجتماعي، بايد با بهره‌گيري از اين فهرست، تلاش‌هاي مشاركت و تعاملات خود را به‌حداكثر برسانيد. بسته به نوع كسب‌وكاري كه اداره مي‌كنيد، بايد با مخاطبان خود وارد گفت‌وگو شويد، به پرسش‌ها آن‌ها پاسخ دهيد، بازخورد بگيريد و مطمئن شويد جريان جست‌وجو ازطريق كليدواژه‌هاي اصلي به‌خوبي عمل مي‌كند.
Setting Up a Blog
همكاري با اينفلوئنسرهاهمان‌طوركه مي‌دانيد، تأثيرگذاران (اينفلوئنسرهاي شبكه‌هاي اجتماعي) دنبال‌كنندگان بسيار زيادي دارند. براي استارتاپ شما زمان زيادي طول مي‌كشد تا بتوانيد اين حجم از مخاطبان را جذب كنيد؛ اما با همكاري تأثيرگذاران مي‌توانيد دنبال‌كنندگان را به ديد مخاطبان بالقوه ببينيد. تحقيقات نشان مي‌دهد رفتار ۷۸ درصد از كاربران شبكه‌هاي اجتماعي تا حد متوسط يا زيادي تحت‌تأثير تبليغات تأثيرگذاران قرار مي‌گيرد.
نكته: روزنامه‌نگاران نيز در گروه تأثيرگذاران قرار مي‌گيرند. خودتان را به افراد بسيار مشهور محدود نكنيد؛ زيرا برقراري ارتباط با آن‌ها به‌دلايل مختلف آسان نيست.
راه‌اندازي وبلاگراه‌اندازي وبلاگ و دنبال‌كردن دستورالعمل‌هاي مرتبط آن اصلا كار سختي نيست. نكته‌ي مهم اين است كه از پلاگين سئوي مناسبي استفاده كنيد. دراين‌صورت، گوگل و ساير موتورهاي جست‌وجو مي‌توانند محتواي شما را رتبه‌بندي كنند و نشان دهند. پس‌ازآن نيز، بايد اصول اوليه‌اي مانند دسته‌بندي‌ها و برچسب‌ها را اجرا كنيد.
پس‌ازاينكه بك‌اند وبلاگ آماده شد، بايد به ظاهر آن فكر كنيد: طراحي وبلاگ شما چگونه به‌نظر مي‌رسد؟ ترجيحا از طراح حرفه‌اي بخواهيد به شما در طراحي وبلاگ كمك كند. سپس، ده نفر را دعوت كنيد تا طرح را بررسي كنند و بازخورد بدهند. طراحي وبلاگ نقش مهمي در تجربه‌ي كاربري ايفا مي‌كند. همچنين، فراموش نكنيد طراحي وبلاگ بايد كاربردي باشد. براي اطمينان از اين موضوع به پرسش‌هاي زير پاسخ دهيد:
آيا كليد فراخوان به عمل (CTA) به‌وضوح مشخص است؟آيا توابع جست‌وجو در وبلاگ لحاظ شده‌اند؟آيا اطلاعات رسانه‌هاي اجتماعي و توابع اشتراك‌گذاري، مانند فيد توييتر يا پلاگين فيسبوك، در وبلاگ ديده مي‌شود؟آيا از گزينه‌هاي اشتراك وبلاگ و فيد RSS بهره مي‌بريد؟آيا براي هر پست وبلاگ، گزينه‌ي به‌اشتراك‌گذاري در رسانه‌هاي اجتماعي را در نظر گرفته‌ايد؟Startup PR
روابط‌عمومي (PR)بسياري از استارتاپ‌ها روابط‌عمومي را يكي از مسائل سردرگم‌كننده‌ي خود مي‌دانند. بنيان‌گذاران با اين سؤال‌ها مواجه‌اند: چه زماني بايد استارتاپ خود را به مردم معرفي كنند؟ اصولا سرمايه‌گذاري در رسانه‌ها ارزش خاصي براي آن‌ها ايجاد مي‌كند؟ آن‌ها بايد چه پيامي ازطريق رسانه‌ها به مردم منتقل كنند؟
واقعيت اين است كه در حوزه‌ي PR، سه موضوع اهميت بيشتري دارد: ۱. چه حرفي بزنيد؟؛ ۲. چه زماني آن را مطرح كنيد؛ ۳. چه كسي بايد با رسانه‌ها صحبت كند؟
مقاله‌هاي مرتبط:نكاتي در مورد راه اندازي اولين كمپين روابط عموميچرا روابط عمومي براي موفقيت كسب‌وكارهاي كوچك الزامي استبيانيه‌ي تعيين موقعيت: همه‌ي كارآفرينان بارها در ذهن خود جايگاه استارتاپ خود را با عباراتي جذاب به ديگران توضيح داده‌اند. شايد در‌اين‌زمينه نوشتن يك يا دو جمله كار ساده‌اي باشد؛ اما تنظيم بيانيه‌ي تأثيرگذار مستلزم تدابير واقعي است.
براي نوشتن بيانيه‌ي تعيين جايگاه استارتاپ، كار خود را با شناسايي ماهيت محصول و چگونگي تأثيرگذاري آن بر مردم شروع كنيد. محصول را به‌عنوان راه‌حلي ببينيد كه قرار است يكي از مشكلات مردم جامعه را حل كند. توجه كنيد در اين مرحله، نمي‌خواهيد چيزي به مردم بفروشيد. درنهايت، چه افرادي به محصول شما اهميت مي‌دهند. نكته‌ي مهم ديگر اين است كه بيانيه‌ي شما نه‌تنها قابليت‌هاي محصول، بلكه بايد گزاره‌ي ارزش را نيز به‌وضوح بيان كند.
مزاياي استارتاپ خود را بيان كنيد: با شناسايي قوت‌ها و ضعف‌ها متوجه مي‌شويد چگونه مي‌توانيد محصول خود را بهتر بازاريابي كنيد. به‌عنوان‌ مثال، چرا محصول آن‌ها مشكل خاص را بهتر از سايرين حل مي‌كند؟ خلاق باشيد. از صفحات دوره جامع بازاريابي ديجيتال گسترده يا تصاوير بصري يا فهرست‌ها استفاده كنيد. همه‌ي اطلاعات موجود درباره‌ي محصول و رقبا را مطالعه كنيد. هر قوت يا ضعفي را به‌دقت بررسي كنيد و مزاياي خاصي را بيابيد كه رقبا از آن بي‌بهره هستند.
شما زمان كمي براي ارائه‌ي «صفحه‌» خود به نويسندگان دراختيار داريد. پس، روي يك يا دو جنبه از قوي‌ترين جنبه‌هاي گزاره‌ي ارزش خود متمركز شويد و آن را به‌صورت «رسانه پسند» درآوريد؛ مثلا روي جنبه‌اي تمركز كنيد كه مشتريان بيش‌ازهمه دوست دارند.
نويسندگان مناسب را پيدا كنيد: همه‌ي رسانه‌ها تعداد زيادي از نويسندگان خود را داستان‌سرايان خوبي معرفي مي‌كنند؛ اما بايد مراقب باشيد فقط نويسندگاني را به فهرست خود وارد كنيد كه مناسب‌ترين گزينه‌ها براي انتقال داستان محصول شما هستند. در اين مرحله، شبكه‌سازي با نويسندگان مرتبط را جدي بگيريد؛ زيرا تأثير زيادي در كمپين‌هاي بعدي روابط‌عمومي شما خواهد داشت.
كيت رسانه‌اي: عامل روابط‌عمومي موفق ساخت كيت رسانه‌اي عالي است. آيتم‌هاي اين كيت عبارت‌اند از: مشاوره‌ي رسانه‌اي، لوگوها و عكس‌ها، بيوگرافي و عكس بنيان‌گذار.
Content Creation
توليد محتواپس آموزش جامع بازاريابي آنلاين از راه‌اندازي وبلاگ و كمپين روابط‌عمومي، زمان توليد محتوا فرامي‌رسد. ما تاكنون مطالب زيادي درباره‌ي بازاريابي و توليد محتوا در زوميت منتشر كرده‌ايم. به شما توصيه مي‌كنيم اين مطلب جامع را درهمين‌باره مطالعه كنيد. به‌طور خلاصه، بهترين فرايندي كه براي توليد محتوا اجرا مي‌شود، شامل مراحل زير است:
ايجاد فهرست موضوعات (اين فهرست براساس كليدواژه‌هاي اصلي تنظيم مي‌شود و سئوي وبلاگ يا وب‌سايت را هدف قرار مي‌دهد)انتخاب نوع محتوا (كتاب الكترونيكي يا راهنما، وبينار، خبرنامه و ويدئو)وبلاگ‌نويسي به‌عنوان نويسنده‌ي مهمانثبت ايميل (ارسال ايميل و اشتراك خبرنامه و اشتراك وبلاگ)آزمون و تكرارتا اين مرحله، استراتژي بازاريابي شما كاملا در مدار اجرا قرار گرفته است. مطمئنا هيچ‌كس در اولين تلاش خود كامل نيست و هميشه نيز جاي بهبود وجود دارد. درست در همين نقطه، به آزمون و تكرار مي‌رسيم. «تعريف موفقيت» و «متريك‌هاي اصلي» را در ذهن داشته باشيد كه از مراحل ابتدايي در نظر گرفته بوديد.
مقاله‌ي مرتبط:آموزش بازاريابي به كمك خبرنامهتنظيم ابزارهاي تجزيه‌وتحليل: براي سنجش ميزان موفقيت بازاريابي استارتاپ به ابزار تجزيه‌وتحليل عالي نياز داريد. صرف‌نظر از اينكه چه گزينه‌اي انتخاب مي‌كنيد، معمولا بايد يك قطعه كد را وارد صفحات وب خود كنيد كه به آن‌ها اجازه مي‌دهد رويدادها و بازديدها را رديابي كنند. مطمئن شويد ابزار انتخابي شما زمان بارگذاري وب‌سايت را افزايش نمي‌دهد.
سنجش پيشرفت براساس معيارهاي پايه: متريك‌هايي كه در مراحل ابتدايي انتخاب كرده بوديد، حالا معيارهاي اصلي پيشرفت شما هستند. شما در حالت ايده‌آل بايد آن‌ها را هر هفته اندازه‌گيري كنيد و درمقايسه‌با هفته و ماه آموزش آنلاين بازاريابي ديجيتال قبل بسنجيد. برخي از نوسان‌هاي طبيعي هستند و مهم اين است كه شما رشد پايدار را دنبال كنيد.
هنگامي‌كه رشد يا كاهش فراواني مشاهده مي‌كنيد، بايد دليل آن را بيابيد. سپس، عوامل مثبت را تقويت و از اشتباه‌ها اجتناب كنيد. به‌ياد داشته باشيد كافي نيست داده‌ها را اندازه‌گيري كنيد؛ بلكه بايد براساس آن‌ها كار كنيد.
ارائه‌ي ايده‌هاي خلاقانه: فرايند بازاريابي شما به تكرار و بهينه‌سازي ختم نمي‌شود. استارتاپ‌هاي موفق هميشه در پي يافتن و اجراي ايده‌هاي جديد و خلاقانه هستند. شايد مسابقه‌ي اجتماعي، وئديويي خنده‌دار، دوره‌ي آنلاين جديد، رويداد روابط‌عمومي هوشمندانه يا ساير ايده‌هاي جالب و هيجان‌انگيز. البته، برخي از ايده‌هاي جديد و نوآورانه‌ ممكن است با شكست مواجه شوند؛ اما برخي از آن‌ها نيز موفق مي‌شوند و اين، خطر ارزش امتحان‌كردن را دارد. درهرحال، نام استارتاپ با چابكي و انعطاف‌پذيري و حركت روبه‌جلو گره‌ خورده است.
Storytelling 
توصيه‌هاي كارشناسانراه‌حل را بفروشيد: بسياري از استارتاپ‌ها بيش‌ازآنكه به راه‌حل توجه كنند، روي خود، مشكل متمركز مي‌شوند؛ اما مشتريان بالقوه راه‌حل را جذاب مي‌دانند. در دنياي واقعي، براي هر مشكل، مثلا بهره‌وري كم، صدها راه‌حل وجود دارد. چه چيزي باعث مي‌شود محصول شما راه‌حل بهتري براي مشكل محسوب شود؟
داستاني جذاب و قانع‌كننده داشته باشيد: داستان‌سرايي يكي از ابزارهاي قدرتمند فروش است. اگر داستان قانع‌كننده‌اي براي محصولتان وجود دارد، حتما از آن استفاده كنيد. چگونه به محصول امروزي رسيده‌ايد؟ در آغاز كار، با مشكلاتي مواجه بوده‌ و به‌سختي مبارزه كرده‌ايد؟ هنوزهم در‌حال‌مبارزه هستيد؟ با استفاده از داستان برند يا محصول، خودتان را در بازار رقابتي از ديگران متمايز كنيد. بازاريابي استارتاپي هميشه برمبناي ايجاد رابطه‌ي معتبر با مشتريان پيش مي‌رود. داستاني مرتبط و متقاعدكننده به شما كمك مي‌كند اين مسير را سريع‌تر طي كنيد.
از تمامي منابع خود استفاده كنيد: تيم شما مسلما يكي از ابزارهاي بزرگ‌ بازاريابي استارتاپ است. آن‌ها تمام اشتياق و انرژي خود را به ايده‌ي شما اختصاص داده‌اند؛ پس، از اين نيرو استفاده كنيد. اعضاي تيم مي‌توانند سفيران استارتاپ شما آموزش بازاريابي آنلاين باشند. آن‌ها را تشويق كنيد داستان محصول شما را براي هركسي كه مي‌شناسند، تعريف كنند. ايده‌هاي خلاقانه‌ي آن‌ها را در پست‌هاي وبلاگ يا ساخت ويدئو به‌كار بگيريد و مطمئن شويد هيچ‌يك از منابع بزرگ و كوچك بازاريابي را ناديده نگرفته‌ايد.
بازاريابي استارتاپ‌ها به‌دلايل مختلف پيچيده‌تر از كسب‌وكارهاي بالغ است. بسياري از ايده‌ها به‌دليل بي‌توجهي رسانه‌ها يا ناآگاهي مشتريان شكست مي‌خورند و برخي از ايده‌ها نيز به‌دليل استراتژي ضعيف به نتيجه نمي‌رسند. باوجوداين، ايده‌هاي هوشمندانه و حساب‌شده مي‌توانند آينده‌ي متفاوتي براي كسب‌وكار شما رقم بزنند.   

 

منبع:زوميت

 

اشتباهات بزرگ بازاريابي ديجيتال

اشتباهات بزرگ بازاريابي ديجيتال

بنفشه نيك‌بختنويسنده: بنفشه نيك‌بختيكشنبه, ۱۹ شهريور ۹۶ ساعت ۲۳:۳۰اشتباهات بزرگ بازاريابي ديجيتالتوييتر تلگرامذخيره اين روزها كمپين‌هاي بازاريابي ديجيتال يكي از دلايل اصلي موفقيت برند هستند. بنابراين شناختن اشتباهات رايج آن در زمان و هزينه‌هاي شما صرفه‌جويي مي‌كند.

ابزارهاي مورد استفاده در دوره آنلاين بازاريابي ديجيتال با سرعت زيادي در حال تغيير هستند. بنابراين افراد متخصص در اين زمينه نبايد به تجربيات گذشته‌ي خود اكتفا كنند و  لازم است همواره در حال ياد گرفتن راه‌هاي جديد باشند. فراموش نكنيد كه افزايش آگاهي و درس گرفتن از اشتباهات گذشته يكي از بهترين راه‌ها براي رسيدن به موفقيت در آينده است. اگر به كمپين‌هاي ديجيتال ماركتينگ در گذشته نگاه كنيم، درس‌هاي بسيار ارزشمندي از آن‌ها خواهيم گرفت. درنتيجه مي‌توانيم عملكرد بهتري در آينده داشته باشيم. در ادامه‌ي اين مقاله‌ي زوميت به بررسي رايج‌ترين اشتباهات برندها در ديجيتال ماركتينگ مي‌پردازيم.
دوره جامع بازاريابي ديجيتال
۱- مشخص نكردن اهدافيك ضرب‌المثل معروف مي‌گويد: «شكست در برنامه‌ريزي درواقع همان برنامه‌ريزي براي شكست است.» و اين موضوع كاملا در كمپين‌هاي ديجيتال ماركتينگ صدق مي‌كند. نداشتن يك برنامه‌ريزي دقيق و مناسب، شكست شما را صد درصد تضمين مي‌كند. شما قبل از شروع برنامه‌ريزي براي كمپين ديجيتال ماركتينگ بايد ابتدا دستاوردهاي خود را مشخص كنيد و سپس يك سري اهداف قابل اندازه‌گيري براي آن‌ها در نظر بگيريد. شما بدون يك برنامه‌ريزي دقيق هرگز نمي‌توانيد ميزان موفقيت‌هاي خود را اندازه‌گيري كنيد يا بخش‌هايي را كه يك كمپين نياز به رسيدگي بيشتري دارد، مشخص كنيد. تغيير استراتژي و سرمايه‌گذاري بهتر براي برنامه‌هاي آتي ديجيتال ماركتينگ نيز از جمله ديگر مزاياي مشخص كردن اهداف هستند.
۲- توجه نكردن به تجزيه‌ و ‌تحليل‌هادر ديجيتال ماركتينگ چيزي به نام اجرا و فراموشي وجود ندارد. كمپين‌ها بايد به‌طور مرتب مورد بررسي قرار بگيرند و عملكردشان سنجيده شود. البته اين به اين معنا نيست كه هر روز معيارهاي بازديد از سايت را مورد بررسي قرار دهيد، بلكه بايد تغييرات كلي‌تر را تحليل كنيد. زماني كه صحبت از كمپين به ميان مي‌آيد، بايد تمام جوانب كار در نظر گرفته شود. به‌عنوان مثال كانالي كه بيشترين مقدار ترافيك را ايجاد مي‌كند، شايد كمترين مقدار محتواي جذاب را داشته باشد. بنابراين تنها در نظر گرفتن مقدار ترافيك نمي‌تواند ديد خوبي از عملكرد كمپين به شما دهد.آموزش ديجيتال ماركتينگ پيشرفته
۳- امتحان نكردنتست كردن، يكي از كارهاي ضروري براي موفقيت در ديجيتال ماركتينگ است. همان‌طور كه در مورد قبلي گفتيم، هيچ كمپيني بدون تحليل و بررسي نمي‌تواند به موفقيت برسد. نظارت كردن روي تحليل‌هاي كمپين باعث بهينه‌سازي مراحل آن مي‌شود و نتايج بهتري مي‌دهد. بسياري از ما خيلي سريع در مورد جواب دادن يا ندادن يك روش نتيجه‌گيري مي‌كنيم؛ بدون اينكه علت دقيق آن‌ها را مورد بررسي قرار دهيم. نتيجه‌گيري بدون تحليل و بررسي تأثير بسيار بدي بر موفقيت يك كمپين تبليغاتي خواهد گذاشت. بنابراين تست كردن را اولويت كار خود قرار دهيد و مطمئن شويد كه راه انتخابي‌تان بهترين فرصت براي رشد يك كمپين ديجيتال ماركتينگ است.
آموزش آنلاين بازاريابي ديجيتال
۴- استفاده از همه‌ي روش‌هاي پرطرفداردر ديجيتال ماركتينگ هميشه تعادل ظريفي بين حفظ روند فعلي و استفاده از روش‌هاي جديد وجود دارد. استفاده از جديدترين ترندها و تغييرات يك صنعت، نياز ضروري موفقيت در ديجيتال ماركتينگ است. اين روزها همه چيز با سرعت بالايي تغيير مي‌كند؛ بنابراين برندها و بازاريابان بايد از جديدترين تكنولوژي‌ها و استراتژي‌ها مطلع باشند و در غير اين صورت نمي‌توانند در بازار رقابت دوام بياورند. اما با اين حال استفاده از يك پلت‌فرم يا تكنولوژي خاص تنها به دليل محبوبيت آن در يك برحه‌ي زماني، نمي‌تواند دليل خوبي براي استفاده توسط برند باشد. پيروي كوركورانه از تازه‌ترين ترندها و بررسي نكردن آن‌ها، از بدترين كارهايي است كه يك برند مي‌تواند در كمپين ديجيتال ماركتينگ خود انجام دهد. بنابراين بهتر است از جديدترين اخبار حوزه‌ي ديجيتال ماركتينگ اطلاع كسب كنيد. همچنين هيچ روشي را بدون تحليل و بررسي دقيق براي كمپين آموزش بازاريابي آنلاين خود انتخاب نكنيد.
۵- انتخاب مخاطبان اشتباهحتي دقيق‌ترين كمپين‌هاي برنامه‌ريزي شده نيز نمي‌توانند با انتخاب مخاطبان اشتباه به هدف خود برسند. در ديجيتال ماركتينگ، مخاطبان همه چيز هستند. شما هرچقدر كه ايده‌ي جالب و خوبي براي كمپين خود داشته باشيد، اگر نتوانيد مخاطبان را به درستي انتخاب كنيد، ايده‌تان هيچ ارزشي نخواهد داشت. شما قبل از انجام هر كاري بايد كمي زمان بگذاريد و مخاطبان مورد نظر خود را شناسايي كنيد. نيازهاي آن‌ها را بسنجيد و ببينيد كه با چه زباني بايد با آن‌ها سخن بگوييد و چه لغاتي بهتري مي‌تواند نيازهاي آن‌ها توصيف كند. دانستن پاسخ اين سؤال‌ها، كليد اصلي طراحي يك كمپين تأثيرگذار است.
۶- دست كم گرفتن اهميت موبايلامروزه همه‌ي برندها مي‌دانند كه موبايل لازمه‌ي موفقيت در بازاريابي است. اما با اين حال بعضي از بازاريابان هنوز هم اهميت آن را دست كم مي‌گيرند. شما بايد موبايل را در اولويت فعاليت‌هاي آنلاين خود قرار دهيد؛ در غير اين صورت شانس ارتباط برقرار كردن با تعداد زيادي از مخاطبان خود را از دست خواهيد داد. در بسياري از صنايع، ترافيك استفاده از موبايل براي دسترسي به يك وب‌سايت به ۵۰ درصد رسيده است. بنابراين استفاده نكردن از امكانات موبايل شانس درگير شدن بسياري از مشتري‌ها با برند را از بين خواهد برد. همان‌طور كه مي‌دانيد، اين موضوع تأثير زيادي بر موفقيت يك كمپين ديجيتال ماركتينگ خواهد گذاشت.
اينكه بخواهيد در تمام مراحل ديجيتال ماركتينگ عالي باشيد و موفقيت برند خود را تضمين كنيد كار سختي است. معمولا اشتباه كردن در اين مسير اجتناب‌ناپذير است. اما شناختن اشتباه‌ها مي‌تواند در زمان و هزينه‌ي شما صرفه‌جويي كند و با كاهش دادن ميزان استرس، شانس موفقيت برند را بالا ببرد.

 

منبع: زوميت